کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چوروک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چوروک
لغتنامه دهخدا
چوروک . (اِ) چروک . در تداول عوام ، چین و شکن و فرورفتگی به درازا در چیزی . چنانکه در جامه یا پوست و مانند آن . چین . شکن . نورد. چین از پی چین . شکنج آژنگ . ونج . کیس . (یادداشت مؤلف ). غالباً چین و چروک با هم بکار رود.- چوروک افتادن (در تداول عامه...
-
واژههای مشابه
-
چین چوروک
لغتنامه دهخدا
چین چوروک . [ ن ُ چ ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) رجوع به چین و چروک شود.
-
چین و چوروک
لغتنامه دهخدا
چین و چوروک . [ ن ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) رجوع به چین و چروک شود.
-
جستوجو در متن
-
چوروکیدن
لغتنامه دهخدا
چوروکیدن . [ دَ ] (مص ) در تداول عامه ، چوروک خوردن . چین خوردن . و چین برداشتن پارچه . کیس برداشتن . چروک شدن .
-
چین و چروک
لغتنامه دهخدا
چین و چروک . [ ن ُچ ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) چین و چوروک . چین و شکن . با شکن و نورد بسیار. با کیس و نورد و شکنج بسیار.
-
نورد
لغتنامه دهخدا
نورد. [ ن َ وَ ] (ص ) درخورنده . (لغت فرس اسدی ص 86) (اوبهی ). درخور. پسندیده . (صحاح الفرس ص 84) (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا) (رشیدی ). لایق . (غیاث اللغات ) (برهان قاطع). پسندکرده شده . (برهان قاطع). مناسب . (انجمن آرا) (آنندراج ). زیبا. (فر...
-
چین
لغتنامه دهخدا
چین . (اِ) شکن و بهم کشیدگی و ترنجیدگی در پوست روی یا پارچه یا چرم و امثال آنها. آژنگ . (از فرهنگ اسدی نخجوانی ). شکنج . (برهان ) (آنندراج ). یرا. (ملحقات برهان ). انجوغ که بر اندام از لاغری و پیری پیدا آید. (اوبهی ). گره چنانکه در موی یا ابروی . پیچ...