کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چوبداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چوبداری
لغتنامه دهخدا
چوبداری . (حامص مرکب ) حفاظت و نگهبانی چوب . || عمل و شغل چوبدارکه خرید و فروش گوسفند باشد. || یکی از مشاغل میدان های بارفروشی است . قپانداری . || (اِ مرکب ) حق یا مبلغی که خریدار بعنوان حق توزین به چوبدار (قپاندار) می پردازد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
اسکند
لغتنامه دهخدا
اسکند. [ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان زنجان ، 27000 گزی خاور زنجان و 6000 گزی شوسه ٔ زنجان - قزوین . سکنه 500 تن ، شیعه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، انگور، بنشن . شغل اهالی زراعت و چوبداری . راه مالرو است . (فرهنگ جغرافیائی ا...
-
بایندر
لغتنامه دهخدا
بایندر. [ ی َ دُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان زنجان در 18 هزارگزی جنوب مرکز بخش . آب آن از چشمه و قنات ، محصول آن غلات ، شغل اهالی زراعت ، چوبداری ، قالی و گلیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
-
مرزجران
لغتنامه دهخدا
مرزجران . [ م َ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فراهان پائین بخش فرمهین شهرستان اراک . در 36هزارگزی جنوب غربی فرمهین در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع و دارای 1449 تن سکنه است . آبش از قنات و در بهار از رودخانه ٔ کهریز. محصولش غلات ،میوه جات ، چغندرقند...
-
لات محله
لغتنامه دهخدا
لات محله . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش رامسر، شهرستان شهسوار. واقع در 4 هزارگزی باختری رامسر و یک هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ رامسر به رودسر. دشت ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی . دارای 760 تن سکنه گیلکی و فارسی زبان . آب آن از رودخانه...
-
اسفجین
لغتنامه دهخدا
اسفجین . [ اِ ف َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان زنجان ، 2000 گزی باختر زنجان ، 3000 گزی راه زنجان - تبریز. دامنه ، معتدل ، سکنه 528 تن . آب آن از چشمه ، قنات . محصولات آن غلات ، انگور، پنبه ، مختصر برنج . شغل اهالی زراعت ، مکاری و ...
-
خرمن سوخته
لغتنامه دهخدا
خرمن سوخته . [ خ َ م َت َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین ، واقع در 15هزارگزی قزوین و چهارهزارگزی راه محمدآباد علم خانی . کوهستانی ، معتدل . آب از چشمه و رود محلی . محصول آن غلات ، بنشن ، لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری...
-
چلگان
لغتنامه دهخدا
چلگان . [ چ َ ل ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان زنجان که در 24 هزارگزی شمال خاوری زنجان و 24 هزارگزی راه مالروو عمومی واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 648 تن سکنه دارد. آبش از قنات و چشمه ، محصولش غلات و میوه جات . شغل اهالی ...
-
یساول
لغتنامه دهخدا
یساول . [ ی َ وُ ] (ترکی ، اِ) یساور. سواری که ملازم امرا و رجال بزرگ باشد. (ناظم الاطباء). مأمور تشریفات درباری به طور عام : بنده ٔ آن نگاه خشم آلودکه یساول به مجلسش غضب است . فوقی (از آنندراج ).یساولان حقیقت را به عرض رسانیدند اورا به حضور طلبید. ...
-
سنگسر
لغتنامه دهخدا
سنگسر. [ س َ س َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش سنگسر از شهرستان سمنان . طول 53 درجه و 19 دقیقه و عرض 35 درجه و 43 دقیقه . آب قصبه از قنوات علی آباد، محمدوردی ، امام زاده قاسم و چشمه های فلکه زابند، واله صفحه تأمین میگردد. بیشتر آب آشامیدنی سکنه از چشمه ...