کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهچهه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چهچهه
لغتنامه دهخدا
چهچهه . [ چ َ چ َ ه َ ] (اِخ ) از مزارع میان ولایت شهر مقدس است . قدیم النسق در شش فرسخی شهر واقع است . سکنه اش سی خانوار و تیموری میباشند. از آب قنات مشروب می شود، هوایش معتدل است . (مرآت البلدان ج 4 ص 300). دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ ش...
-
چهچهه
لغتنامه دهخدا
چهچهه . [ چ َ چ َ ه َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. در 88هزارگزی شمال باختری مشهد و 3هزارگزی شمال خاوری رادکان واقع است ، جلگه و معتدل است ، 88 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری می شود، محصولش غلات و چغندر و شغل اهالی زراعت اس...
-
چهچهه
لغتنامه دهخدا
چهچهه . [ چ َ چ َ ه َ ] (اِخ ) مرکز دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان دره گز. در 85هزارگزی جنوب خاوری کلات واقع است . دامنه و معتدل و 240 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات و بنشن است . شغل اهالی زراعت ، گله داری و قالیچه بافی است . پاسگ...
-
چهچهه
لغتنامه دهخدا
چهچهه . [ چ َ چ َ ه َ ] (اِخ ) نام رودی است در مشرق مهنه در شمال شرقی طوس به خراسان .
-
چهچهه
لغتنامه دهخدا
چهچهه . [ چ َ چ َ ه َ ](اِخ ) دوست محمد. نام توپچی نصرالله میرزا فرزند نادرشاه افشار بوده است . (مجمل التواریخ گلستانه ص 19).
-
چهچهه
لغتنامه دهخدا
چهچهه . [ چ َ چ َ ه َ / ه ِ ] (اِ صوت ) آواز بلبل . حکایت صوت هزار. بانگ بلبل . دستان . رجوع به چهچه شود.
-
واژههای مشابه
-
چهچهه زدن
لغتنامه دهخدا
چهچهه زدن . [ چ َ چ َ ه َ / ه ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) خواندن بلبل و قناری . خواندن بلبل و سایر پرندگان خوش آواز. نشید برکشیدن . رجوع به چهچه زدن شود.
-
جستوجو در متن
-
مزدوران
لغتنامه دهخدا
مزدوران . [ م ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های بخش سرخس شهرستان مشهد و محدود است از طرف شمال به دهستان چهچهه ، از جنوب به دهستان نوروزآباد، از غرب به کوه آلاداغ ، از شرق به دهستان کندکلی . موقعیت آن دهستان کوهستانی و کلیه قراء در دامنه ٔ شرقی کوه قره...
-
بلبل
لغتنامه دهخدا
بلبل . [ ب ُ ب ُ ] (ع اِ) هزاردستان . (منتهی الارب ) (دهار) (مهذب الاسماء). مرغی است معروف ، بقدر عصفوری و خوش الحان . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). جانور معروف که هزار باشد. (هفت قلزم ). پرنده ایست خردجثه و سریعحرکت و در طلاقت لسان و زبان آوری بدو مثل زن...
-
بانگ
لغتنامه دهخدا
بانگ . (اِ) فریاد. آواز بلند. (برهان قاطع) (آنندراج ). صوت . آوا. صیحة. (ترجمان القرآن ). صراخ ، هیاهو. صیاح ، نعره . غو. (فرهنگ اسدی ). بان . (فرهنگ اسدی ). نداء. ضاًضاً. ضجه . قبع. صرخ . زمجره . صرخه . صفار. نشده . (منتهی الارب ). خروش . مجازاً در ...