کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چنگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چنگی
لغتنامه دهخدا
چنگی . (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران . در 24 هزارگزی خاور ورامین کنار راه شوسه ٔ پارچین به تهران واقع است . در دامنه واقع است و معتدل . دارای 250 تن سکنه میباشد. از رود جاجرود مشروب میشود. محصولش غلات است و صیفی کاری د...
-
چنگی
لغتنامه دهخدا
چنگی . [ چ َ ] (اِخ ) نگهبان یکی از قلاع کشمیر به عهدغزنویان و چنگی خداوند قلعه او را از بند بگشاده بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 144). و چنگی با وی بیاید.(تاریخ بیهقی چ ادیب ص 59). و بهرام نقیب را نامزد... و سوی چنگی فرستاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 59).
-
چنگی
لغتنامه دهخدا
چنگی . [ چ َ ] (ص نسبی ) چنگ نواز. چنگ زن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نوازنده ٔ چنگ . (ناظم الاطباء). مطربی که ساز چنگ زند : کنون مغنی چنگی کشیده بینی صف چو خواجگان معطل بکنج مسجدها. سپاهانی (از شرفنامه ٔ منیری ).یک دست تو با زلف و دگر دست تو با جام...
-
واژههای مشابه
-
علی چنگی
لغتنامه دهخدا
علی چنگی . [ ع َ چ َ ] (اِخ ) دهی است از ناحیه ٔتنگستان ، از نواحی بلوک دشتستان ، از بلوکات فارس . این ده در یک فرسخ ونیمی شمال تنگستان واقع است . (از فارسنامه ٔ ناصری ، بلوکات فارس ، بلوک دشتستان ص 207).
-
عالی چنگی
لغتنامه دهخدا
عالی چنگی . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باغک بخش اهرم شهرستان بوشهر. واقع در 23هزارگزی شمال باختر اهرم و کنار راه فرعی بوشهر به اهرم . واقع در جلگه ، گرمسیر، مرطوب و مالاریایی است و 742 تن سکنه دارد. آب آن از چاه تأمین میشود. محصولاتش غلات ، خر...
-
چنگی بن سهمی
لغتنامه دهخدا
چنگی بن سهمی . [ چ َ ی ِ ن ِ س َ ] (اِخ ) در زمان مأمون بن مأمون خوارزم شاه صاحب درب کشمیر بود و چون دانست با سلطان یمین الدوله نمیتواند درافتد بخدمت او پیوست و کمر بندگی بر میان بست . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 409).
-
جستوجو در متن
-
دوتای
لغتنامه دهخدا
دوتای . [ دُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) طنبور. (زمخشری ). چنگی که دارای دوتار باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به دوتا و دوتار شود.
-
پولادچنگ
لغتنامه دهخدا
پولادچنگ . [ چ َ ] (ص مرکب ) که چنگی از پولاد دارد. که چنگی سخت قوی دارد. فولادین مخلب : پس و پیش ترکان طاووس رنگ چپ و راست شیران پولادچنگ . نظامی .چنان تیشه زد مرد پولادچنگ که آتش برون آمد از تاب سنگ . نظامی .ز بیم عقابان پولادچنگ نگردد کسی گرد آن خ...
-
ترپسی کور
لغتنامه دهخدا
ترپسی کور. [ ت ِ کُرْ ] (اِخ ) رب النوع رقص و آواز یون-ان ق-دی-م ک-ه ب-ا چنگی کهن نمایش داده می شود.
-
ارات
لغتنامه دهخدا
ارات . [ اِ ت ُ ] (اِخ ) یکی از موزهای نه گانه ٔ یونان باستان ، دختر زاوش و منِمُسین . وی مظهر شعر غنائی و مراثی است . وی را با چنگی در دست تجسیم کنند.
-
چنگ قلاب
لغتنامه دهخدا
چنگ قلاب . [ چ َ ق ُل ْ لا ] (اِ مرکب ) چنگی که دارای قلاب است و بدان اشیاء را از محلی نزدیک کشند. عودق . عدوقه . عودقه . رجوع به چنگک شود.
-
چنگوار
لغتنامه دهخدا
چنگوار. [چ َ ] (ص مرکب ) همانند چنگ . کوژ. خمیده : چنگی کو در نوازد بیست و چارچون نیابد گوش ، گردد چنگ وار.مولوی .
-
کایوان
لغتنامه دهخدا
کایوان . (اِخ ) دهی است از بخش چنگی شهرستان خرم آباد، دارای 90تن سکنه ، آب آن از سراب ناوکش و محصول عمده اش غله وحبوب و لبنیات است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).