کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چناخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چناخ
لغتنامه دهخدا
چناخ . [ چ َ ] (اِ) جناغ . (ناظم الاطباء). استخوان سینه ٔ مرغ که گاه دو دوست با هم بشکستن آن شرطبندی کنند و این عمل را جناغ شکستن گویند. و رجوع به جناغ شود.
-
چناخ
لغتنامه دهخدا
چناخ . [ چ ِ ] (اِ) کیسه ٔ مضاعفی ابریشمین که در نصف آن پول زرد و در نصف دیگر پول سفید گذارند. (ناظم الاطباء).