کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چلک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چلک
لغتنامه دهخدا
چلک . [ چ َ ل َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه بخش کوچصفهان شهرستان رشت که در 5 هزارگزی خاور کوچصفهان و یکهزار و پانصد گزی شمال راه شوسه ٔ کوچصفهان به لاهیجان واقع است . جلگه و معتدل است و 213 تن سکنه دارد. آبش از توشاجوب سفیدرود. محصولش برنج و صیف...
-
چلک
لغتنامه دهخدا
چلک . [ چ َ ل َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین که در 99 هزارگزی ضیاء آباد و 9 هزارگزی راه شوسه واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 452 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار. محصولش غلات . نخود، عدس و لبنیات . شغل اهالی زراعت ، گله ...
-
چلک
لغتنامه دهخدا
چلک . [ چ َ ل َ ] (ترکی ، اِ) در ترکی ، به معنی کاسه ٔ چوبین . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). || دلو برای کشیدن آب . (حاشیه برهان قاطع چ معین ).
-
چلک
لغتنامه دهخدا
چلک . [ چ َ ل ُ ] (اِ) دو پارچه چوب است که اطفال بدان بازی میکنند، یکی بقدر سه وجب و دیگری به مقدار یک قبضه و هر دو سر چوب کوچک نیز می باشد. (برهان ). چالیک است . (جهانگیری ). چالیک و چِلِک و چلیک . (از رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). دو پارچه ...
-
چلک
لغتنامه دهخدا
چلک . [ چ ِ / چ ُ ] (اِ) کفچه ٔ دیگ را گویند. (برهان ). کفچه ٔ دیگ . (جهانگیری ) (رشیدی ). کفچه و کفگیر. (ناظم الاطباء). || خنصر. (ناظم الاطباء). انگشت دست که میان انگشت وسطی و بنصر است . || انگشت کوچک . (ناظم الاطباء). انگشت بنصر و کوچکترین انگشت دس...
-
چلک
لغتنامه دهخدا
چلک . [ چ ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چلندر بخش مرکزی شهرستان نوشهر که در 15 هزارگزی خاور نوشهر و یکهزارگزی راه شوسه ٔ نوشهر به بابلسر واقع است ، دشت و معتدل و مرطوب است و 200 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و رودخانه ٔ محلی . محصولش برنج و عسل . شغل ...
-
چلک
لغتنامه دهخدا
چلک . [ چ ُ ل َ ] (اِ) طناب ابریشمی باشد. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || کلافه رانیز گویند، خواه کلافه ٔ ریسمان و خواه کلافه ٔ ابریشم باشد. (برهان ). کلافه ٔ ابریشم . (از انجمن آرا) (از آنندراج ). کلافه ٔ ریسمان و یا ابری...
-
چلک
لغتنامه دهخدا
چلک .[ چ ُ ] (اِ) چمچه و ملاغه و ملعقه . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
چلک چلک
لغتنامه دهخدا
چلک چلک . [ چ ِ ل ِ چ ِ ل ِ ] (اِ صوت ) آواز کفش های پاشنه خوابیده هنگام راه رفتن کسی که از این نوع کفش در پای دارد. نقل صوت کفش آنگاه که به سبکی و کاهلی روند. صدای کفش هایی از نوع نعلین به هنگام راه رفتن با آنها، چلیک چلیک ، چلپ چلپ . و رجوع به چلپ ...
-
دسته چلک
لغتنامه دهخدا
دسته چلک . [ دَ ت َ / ت ِ چ َ ل ِ ] (اِ مرکب ) چالیک . دو پاره چوب که اطفال بدان بازی کنند یکی دراز بقدر سه وجب و دیگر کوتاه بمقدار یک قبضه و هر دو سر چوب کوچک تیز می باشد و بعربی چوب بزرگ را مقلاة و کوچک را قله خوانند. (از آنندراج ) (برهان ). الک دو...
-
چلک باز
لغتنامه دهخدا
چلک باز. [ چ َ ل ُ ] (نف مرکب ) طفلی که چلک بازی کند. بازی کننده ٔ الک دولک . کودکی که چلک بازی داند. و رجوع به چلک و چلک بازی شود.
-
چلک بازی
لغتنامه دهخدا
چلک بازی . [ چ َ ل ُ ] (حامص مرکب ) بازی کردن با چوبهای چلک . الک دولک بازی کردن . عمل چلک باز. چالیک بازی . عمل کودک چالیکی و رجوع به چالیک و چلک و الک دولک و چلک باز شود.
-
جستوجو در متن
-
چلیک چلیک
لغتنامه دهخدا
چلیک چلیک . [ چ ِ چ ِ ] (اِ صوت مرکب ) صدای کفش های پاشنه خوابیده و نعلین به هنگام راه رفتن . چلک چلک . چلپ چلپ . صدای راه رفتن کسانی که نعلین و اقسام دیگر کفشهای پاشنه خوابیده به پادارند. صدای به زمین کشیدن پاشنه های کفش راحتی یا نعلین هنگام راه رفت...