کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چشمزخم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
چشم زخم
لغتنامه دهخدا
چشم زخم . [ چ َ / چ ِ زَ ] (اِمرکب ) آزار و نقصانی است که بسبب دیدن بعضی از مردم و تعریف کردن ایشان کسی را و چیزی را بهم رسد، و عرب «العین اللامه » خوانند. (برهان ). چشم زخ و چشزخ و چشم شور و دیده شور و نظر شور. (آنندراج ). عبارت از آن است که شخصی چی...
-
جستوجو در متن
-
چشزخ
لغتنامه دهخدا
چشزخ . [ چ َ زَ ] (اِ مرکب ) مخفف چشم زخم است ، و آن آفتی و آزاری باشد خصوصاًاطفال را که بسبب دیدن و تعریف کردن بعضی از مردم بهم میرسد. (برهان ). مرخم چشم زخم است . (انجمن آرا) (آنندراج ). چشم زخم . (ناظم الاطباء). مخفف چشم زخم است . (فرهنگ نظام ). چ...
-
زخ
لغتنامه دهخدا
زخ . [ زَ ] (اِ) آواز حزین . (شرفنامه ٔ منیری ) (رشیدی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) آواز و ناله ٔ حزین (جهانگیری ) (برهان قاطع). ناله و بانگ حزین . (فرهنگ میرزا). ناله ٔ حزین . اسم مصدر است از زخیدن . (فرهنگ نظام ). ناله ٔزار وحزین...