کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چبغت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چبغت
لغتنامه دهخدا
چبغت . [ چ َ غ ُ ] (اِ) نهالی و لحاف و سوزنی و جامه و هر چیز پنبه دار که کهنه و مندرس شده و از هم پاشیده باشد. (برهان ). نهالی و لحاف و امثال آنها که پنبه دار باشند و کهنه و فرسوده شده باشد. (انجمن آرا) (آنندراج ). و آن را چبغوت ، با واو، نیز گفته ان...
-
جستوجو در متن
-
چبغوت
لغتنامه دهخدا
چبغوت . [ چ َ ] (اِ) چبغت . جامه و کهنه لحاف پاره پاره باشد. (برهان ). نهالی و لحاف و سوزنی و جامه و هر چیز پنبه دار که مندرس و کهنه و پاره پاره و از هم پاشیده شده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به چبغت شود.
-
چغبوت
لغتنامه دهخدا
چغبوت . [ چ َ / چ ُ ] (اِ) بمعنی چغبت است که پشم و پنبه ٔ میان لحاف و نهالی و قبا و امثال آن باشد. (برهان ). پنبه و پشم که در میان ابره و آستر و بالش و نهالی و تشک نهند و بتازی آنرا«حشو» گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). چغبت و حشو. (ناظم الاطباء). پنبه...