کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چای صافی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چای صافی
لغتنامه دهخدا
چای صافی . (اِ مرکب ) چای صاف کن . رجوع به چای صاف کن شود.
-
واژههای مشابه
-
غازان چای
لغتنامه دهخدا
غازان چای . (اِخ ) نام رودی در سر راه تهران به مازندران نزدیک به فیروز کوه .
-
گل چای
لغتنامه دهخدا
گل چای . [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی گل سرخ است که بدین نام خوانده میشود. (یادداشت مؤلف ).
-
گنجه چای
لغتنامه دهخدا
گنجه چای . [ گ َ ج َ / ج ِ ] (اِخ ) رودخانه ای است که گنجه بر کنار آن واقع شده است . رجوع به گنجه و لاروس بزرگ ذیل «یلی زاوت پل » شود.
-
کانی چای
لغتنامه دهخدا
کانی چای . (اِخ ) دهی است از دهستان اوباتو بخش دیواندره شهرستان سنندج .واقع در 24هزارگزی شمال دیواندره و 8 هزارگزی شمال شوسه ٔ دیواندره به سقز. ناحیه ای است کوهستانی سردسیرو دارای 140 تن سکنه . از چشمه مشروب میشود و محصولاتش غلات ، حبوب و لبنیات است ...
-
سقرلوی چای
لغتنامه دهخدا
سقرلوی چای . [ س َ ق َ ] (اِخ )دهی از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل ، دارای 444 تن سکنه است . آب آن از چشمه و رود بالخو و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
علف چای
لغتنامه دهخدا
علف چای . [ ع َ ل َ ف ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به هوفاریقون شود.
-
یوزباشی چای
لغتنامه دهخدا
یوزباشی چای . (اِخ ) دهی است از دهستان طارم پایین بخش سیردان شهرستان زنجان ، واقع در 82000گزی سیردان از طریق پاچنار و 63000گزی از طریق بهقانه رود و 1000گزی راه شوسه ٔ قزوین به رشت ، با 391 تن سکنه . آب آن از رودخانه است . متصل به راه شوسه بوده و معدن...
-
آق چای
لغتنامه دهخدا
آق چای . (اِخ ) سفیدرود. و آن دارای دوشعبه است ، یکی موسوم به قتورچای که از خوی گذرد و دیگری رود مرند که در جنوب ماری کند به قتورچای پیونددو در ماریکند شعبه ٔ اصلی آقچای که از جنوب چالدران جاری است به آن پیوسته در مغرب جلفا به ارس آمیزد.
-
دلی چای
لغتنامه دهخدا
دلی چای . [ دَ ] (اِخ ) (از: ترکی دلی ، به معنی دیوانه + چای ، به معنی رود) شعبه ای است از رود حبله رود در ناحیه ٔ خوار تهران . (جغرافیای طبیعی کیهان ). رود کوتاهی است در شمال ایران این رود در ناحیه ٔ دماوند از کوههای مومج سرچشمه گرفته وارد دشت خوار ...
-
روضه چای
لغتنامه دهخدا
روضه چای . [ رَ ض َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای ششگانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان اُرومیّه واقع در قسمت باختری بخش . هوای آن کوهستانی و معتدل و مالاریایی است . این دهستان 29 آبادی و 5810 تن جمعیت دارد و مرکز آن قریه ٔ زینال لو است . آب آن از رودخانه ٔ رو...
-
صاری چای
لغتنامه دهخدا
صاری چای . (اِخ ) نام نهری است در آناطولی در شهرستان میلاس تابع سنجاق منتشا از ولایت آیدین متشکل از دو رودخانه ای که در مسافت چهار ساعت از قسمت سفلای قصبه ٔ میلاس متحد شوند، و بسوی مغرب جاری و به خلیج مندالیه میریزد. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
قرلان چای
لغتنامه دهخدا
قرلان چای . [ ق ِ ] (اِخ ) قرآن چائی . دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 28 هزارگزی شمال کلیبر و 28000 گزی شوسه ٔ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است . سکنه 32 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و سردرختی . شغل اها...
-
قراول چای
لغتنامه دهخدا
قراول چای . [ ق َ وُ ] (اِخ )رودی است که بنابه اظهار فُن بوده اسحاقی سوودوق اولو هم نامیده میشود. از سمت چپ سواسینه رود و از طرف راست قره سلی به گرگان رود میریزد. (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 126).