کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کانی چایی
لغتنامه دهخدا
کانی چایی . (اِخ )دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروه ٔ شهرستان سنندج . واقع در 22هزارگزی شمال باختری قروه و شش هزارگزی شمال شوسه ٔ قروه به سنندج . ناحیه ای است واقع در جلگه . سردسیر و دارای 142 تن سکنه . از چشمه مشروب میشود. محصولاتش غلات و لبنیات ...
-
مصطفی چایی
لغتنامه دهخدا
مصطفی چایی . [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در 8500 گزی باختری اهر با 284 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
جستوجو در متن
-
ترمدن
لغتنامه دهخدا
ترمدن .[ ت ِ م ُ دُ ] (اِخ ) رودی در شمال شرقی آسیای صغیر. و این نام قدیمی ترمه چایی بود. رجوع به ترمه چایی و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
چاهی
لغتنامه دهخدا
چاهی . (اِ) چای . شای . چایی . صاحب فلاحتنامه ٔ غازانی این گیاه معروف را چاهی نام میدهد و باز میگوید بزبان ختائی «چَه » گویند.
-
حلوابها
لغتنامه دهخدا
حلوابها.[ ح َ ب َ ] (اِ مرکب ) شیرینی . پول چایی : دختر رزچند روزی شد که از ما گم شده است رفته تا گیرد سر خود جملگی حاضر شویدهر که آن تلخم دهد حلوابها جانش دهم ور بود پوشیده و پنهان بدوزخ درشوید. حافظ.مگر سیری شبانروزی بیادم بدرویشی دهد حلوا بهایی .ب...
-
الکساندروپول
لغتنامه دهخدا
الکساندروپول . [ اَ ل ِ رُ پ ُ ] (اِخ ) نام شهریست استوار در ایالت اریوان قفقاز که در ساحل چپ رود «آرپه چایی » قرار دارد. پیش از آنکه بتصرف روسها درآید «قمری » نام داشت ، و قصبه ٔ کوچک و دارای قلعه ای بود، شهر جدید بفاصله ٔ نیم ساعت راه از این قصبه ب...
-
خراوان
لغتنامه دهخدا
خراوان . [ خ َ ] (اِخ )دهی است از دهستان مشکین شهر خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر. این ناحیه در 12هزارگزی باختر مشکین شهر و یک هزارگزی شوسه ٔ هروآباد خیاو در جلگه واقع است . آب و هوای آن معتدل و دارای 183 تن سکنه می باشد که ترک زبانند. آب آن از مش...
-
شاش
لغتنامه دهخدا
شاش . (اِ) معروف است و به عربی بول گویند. (برهان قاطع). اسم فارسی بول است که کمیز نیز نامند.(فهرست مخزن الادویه ). بول و کمیز. شاشیدن مصدر آن . (آنندراج ). پیشاب . (غیاث اللغات ). آبی که بتوسط کلیه از خون جدا و در مثانه جمع و خارج گردد. (حاشیه ٔ برها...
-
چای
لغتنامه دهخدا
چای . (چینی ، اِ) معروف است و آن برگی باشد که از ختای آورند و جوشانیده مانند قهوه بخورند، منفعت بسیار دارد و مضرت شراب را دفع کند. (برهان ) (آنندراج ). معروف و مشهور است به چای و آن برگی است که از چین و ختا آورند و در آب جوشانیده مانند قهوه خورند و خ...
-
اریوان
لغتنامه دهخدا
اریوان . [ اِ ری ] (اِخ ) ایروان . یکی از ایالات قفقازیه ، در جنوب سلسله ٔ جبال قفقاز. این خطه در 1244 هَ . ق . از ایران منتزع و بتصرف روسیه درآمد. بعدها این سرزمین را بدو ایالت ایروان و نخجوان تقسیم کردند و بالاخره در تاریخ 1868 م . از این دو قطعه ا...
-
خوردن
لغتنامه دهخدا
خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص ) از گلو فرودادن و بلعیدن غذا و طعام و جز آن . (ناظم الاطباء). اوباریدن . بلع کردن . اکل . تناول . جاویدن چیزی جامد. (یادداشت مؤلف ). جویدن . خائیدن . (ناظم الاطباء) : تلخی و شیرینیش آمیخته ست کس نخورد نوش و شکر بآپیو...