کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاکرداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاکرداری
لغتنامه دهخدا
چاکرداری . [ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) اربابی . آقایی . مهتری . منعمی . چاکرپروری . خادم نوازی : در چاکرداری و سخا سخت ستوده ست او سخت سخی مهتر و چاکرداری است .فرخی .
-
جستوجو در متن
-
چاکردار
لغتنامه دهخدا
چاکردار. [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) ارباب . صاحب . آقا. مهتر. آنکه نوکران و ملازمان خود را نیک نگهداری کند. کسی که از رعایت حال خادمان و تأمین معاش و رفاه ایشان بهیچ روی مضایقه و دریغ نکند.چاکرپرور : در چاکرداری و سخا سخت ستوده ست او سخت سخی مهتر و چا...