کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاپک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاپک
لغتنامه دهخدا
چاپک . [ پ ُ ] (اِخ ) ... حاجِب . یکی از غلامان سرای سلطان محمود غزنوی که پس از وی از سلطان مسعود منصب حاجبی یافت : چند تن از غلامان سرای امیر محمود چون تای اغلن و ارسلان و حاجب چاپک که پس از آن از امیر مسعود رضی اﷲ عنه حاجبی یافنتد. (تاریخ بیهقی چ ف...
-
چاپک
لغتنامه دهخدا
چاپک . [ پ ُ ] (ص ) رجوع به چابک شود.
-
واژههای مشابه
-
چاپک اندیشه
لغتنامه دهخدا
چاپک اندیشه . [ پ ُ اَ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) رجوع به چابک اندیشه شود.
-
چاپک سوار
لغتنامه دهخدا
چاپک سوار. [ پ ُ س َ ] (ص مرکب ) رجوع به چابک سوار شود.
-
چاپک سواری
لغتنامه دهخدا
چاپک سواری . [ پ ُ س َ ] (حامص مرکب ) رجوع به چابک سواری شود.
-
جستوجو در متن
-
چاپوک
لغتنامه دهخدا
چاپوک . (ص ) چابک . سریع. تند. جلد. زبر و زرنگ . رجوع به چابک و چاپک شود.
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) اسکافی . صاحب چهارمقاله گوید: اسکافی دبیری بود از جمله ٔ دبیران آل سامان رحمهم اﷲ. و آن صناعت نیکوآموخته بود و بر شواهق نیکو رفتی و از مضایق نیکو بیرون آمدی و در دیوان رسالت نوح بن منصور محرری کردی .مگر قدر او نشنا...