کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاوچاو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
چاو چاو
لغتنامه دهخدا
چاو چاو. (اِ صوت مرکب ) بانگ گنجشک را گویند، وقتی که جانوری قصد گرفتن او کرده باشد یا کسی دست به آشیان او کند که بچه او را برآورد. (برهان ). آواز گنجشک باشد در زمانی که جانور شکاری قصد او کند یا وقتی که بچه ٔ او را از خانه ٔ او بردارند. (انجمن آرا) (...
-
جستوجو در متن
-
چاو چاوان
لغتنامه دهخدا
چاو چاوان . (نف مرکب ، ق مرکب ) در حال چاویدن . ناله کنان . بانگ زنان . بانگ کنان ببانگی که مرغ جوجه دار کند خواندن جوجه های خود را. تیز تیز ناله کنان و بانگ زنان چون مرغی که دنبال جوجه ٔ گم گشته گردد : مرغ دیدی که بچه زو ببرندچاوچاوان درست چونان است...
-
چاو چاو
لغتنامه دهخدا
چاو چاو. (اِ صوت مرکب ) بانگ گنجشک را گویند، وقتی که جانوری قصد گرفتن او کرده باشد یا کسی دست به آشیان او کند که بچه او را برآورد. (برهان ). آواز گنجشک باشد در زمانی که جانور شکاری قصد او کند یا وقتی که بچه ٔ او را از خانه ٔ او بردارند. (انجمن آرا) (...