کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چال زغال زخال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گله چال
لغتنامه دهخدا
گله چال . [ گ ُ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دیه های استرآبادرستاق مازندران . (از ترجمه ٔ سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 171).
-
گندم چال
لغتنامه دهخدا
گندم چال . [گ َ دُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین که در 78 هزارگزی شمال ضیأآباد و 15 هزارگزی راه شوسه واقع است . هوای آن معتدل و سکنه اش 100 تن است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات دیمی و لبنیات و شغل اهالی...
-
نفت چال
لغتنامه دهخدا
نفت چال . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لفور بخش مرکزی شهرستان شاهی ، در 12 هزارگزی مغرب شیرگاه ، در منطقه ای کوهستانی و جنگلی و معتدل هوای مرطوب واقع است و 900 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ ارز تأمین می شود. محصولش برنج و لبنیات و شغل اهالی زرا...
-
نمک چال
لغتنامه دهخدا
نمک چال .[ ن َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ززوماهرو از بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که 350 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات ، محصولش غلات و لبنیات ، شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
سگران چال
لغتنامه دهخدا
سگران چال . [ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان وسط بخش طالقان شهرستان تهران ، دارای 269 تن سکنه است . آب آن از چشمه سار و رود محلی و محصول آن غلات ، یونجه ، میوه جات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
ولیک چال
لغتنامه دهخدا
ولیک چال . [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بنافت بخش دودانگه ٔ شهرستان ساری . سکنه ٔ آن 210 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
هلی چال
لغتنامه دهخدا
هلی چال . [ هََ ] (اِخ ) دهی است ازبخش مرکزی شهرستان آمل که 225 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، لبنیات ، عسل و کاردستی زنان شال بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
-
دون چال
لغتنامه دهخدا
دون چال . (اِخ ) دهی است از دهستان گیلخواران بخش مرکزی شهرستان شاهی . واقع در 6هزارگزی شمال باختری جویبار دارای 480 تن سکنه است . آب آن ازچاه است . (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
ده چال
لغتنامه دهخدا
ده چال . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان شراء پایین بخش وفس شهرستان اراک . واقع در 36هزارگزی جنوب خاوری کمیجان . دارای 708 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ شراء تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
شالینگ چال
لغتنامه دهخدا
شالینگ چال . (اِخ ) دهی از بخش بندپی شهرستان بابل . دارای 220 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن مختصر غلات و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
سیاه چال
لغتنامه دهخدا
سیاه چال . (اِ مرکب ) زندان تاریک . جای تار و گودی که کودکان را بدان ترسانند. || گوی تاریک که گناهکاران را در آن بند کنند. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
سیه چال
لغتنامه دهخدا
سیه چال . [ ی َه ْ ] (اِ مرکب ) گودالی تاریک که گناهکاران را در آن نگاهدارند. مؤلف غیاث اللغات نویسد: لفظ چال در اصل چاه بود، ها را به لام بدل کرده اند، چنانکه در جواهرالحروف . (غیاث ) (از آنندراج ) : سیه چال و مرد اندر او بسته پای به از فتنه از جای...
-
کارنده چال
لغتنامه دهخدا
کارنده چال . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان رودبار بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین ، واقع در 18هزارگزی جنوب باخترمعلم کلایه . 36هزارگزی راه عمومی . در کوهستان واقع شده و سردسیر است سکنه 273 تن . رودخانه ٔ آن سیمیار و غلات آن بنشن و جالیز و شغل اهالی زراعت و...
-
فک چال
لغتنامه دهخدا
فک چال . [ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش بندپی شهرستان بابل ، دارای 430 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول عمده اش برنج و غله است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
قره چال
لغتنامه دهخدا
قره چال . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان گاودولی بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 33 هزارگزی جنوب باختری مراغه و 2 هزارگزی باختر شوسه ٔ مراغه به میاندوآب . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 848 تن . آب آن از رودخانه ٔ مردی و قن...