کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چارچشمی پائیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چارچشمی پائیدن
لغتنامه دهخدا
چارچشمی پائیدن . [ چ َ / چ ِ دَ ] (مص مرکب ) چیزی را بدقت نگاه کردن و پائیدن و مواظب آن بودن . کسی یا چیزی را زیر نظر داشتن و بدقت مراقب و مواظب آنکس یا آن چیز بودن . پائیدن چیزی بدقت و مراقب بودن که آن را ندزدند یا آسیبی به آن نرسد و رجوع به چارچشمی...
-
واژههای مشابه
-
چارچشمی گریه کردن
لغتنامه دهخدا
چارچشمی گریه کردن . [ چ َ / چ ِ گ َ / گ ِرْ ی َ / ی ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سخت گریستن . || بی اندازه اظهار فقر یا بدبختی کردن . رجوع به چارچشمی شود.
-
جستوجو در متن
-
چهارچشمی پائیدن
لغتنامه دهخدا
چهارچشمی پائیدن . [ چ َ / چ ِ چ َ / چ ِ دَ ] (مص مرکب ) به دقت در چیزی نگریستن . کسی را زیر نظر داشتن و به دقت مواظب اعمال و رفتار وی بودن . رجوع به چارچشمی پائیدن شود.
-
چهارچشمی دیدن
لغتنامه دهخدا
چهارچشمی دیدن . [ چ َ / چ ِ چ َ دی دَ ] (مص مرکب ) با کنجکاوی و دقت فراوان در کسی یا چیزی نگریستن . رجوع به چهارچشمی پائیدن و چارچشمی پائیدن شود.