کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاربرج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) از قرای حومه ٔ شهر مشهد مقدس و در سمت راست جاده ٔ چناران است . (مرآت البلدان ج 1).
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) اسم عمارت حکومتی بندر بوشهر و آن عمارتی است که در چهار ضلع آن چهار برج ساخته و بهمین مناسبت به این اسم موسوم گردیده است . شیخ نصرخان از طایفه ٔ آل مذکور که سمت مصاهرت مرحوم حسنعلی میرزای فرمانفرما ولد خاقان خلدآشیان فتحعلی شاه...
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) اسم قریه ای است از طبس که قدیم النسق و بلاسکنه میباشد. (مرآت البلدان ج 1).
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) اسم قریه ای است واقع در بلوک خشت و کمارج و این بلوک در مغرب شیراز بمسافت بیست و هفت فرسخ اهلش سلاح ورز، حاصلش غله و خرما و پنبه و تنباکو و مرکبات . شکار جلگه ٔ آن خوک و دراج آبش از چشمه و رودخانه . قریه ٔ خشت تقریباً هشتصد خان...
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) در بلوک ساتلمش مراغه دو قریه میباشد که هر دو به چاربرج موسوم است این دو قریه وصل بیکدیگرند و اراضی آنها از آب جغتو مشروب میشود. هر قریه چهل پنجاه خانوار دارد. (مرآت البلدان ج 1).
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) دو قلعه میباشد در بجنورد که از دو چشمه مشروب میگردد و زراعت این دو قلعه دیم و از حیثیت هوا ییلاق و سکنه ٔ آن پنجاه خانوار است . (مرآت البلدان ج 1).
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) قریه ای است از شبانکاره ٔ دشتستان و کلیه ٔ بلوکی که این قریه جزء آن است گرمسیر و در مغرب شیراز بمسافت سی و هشت فرسخ واقع و حاصل این بلوک غله و خرما، شکار صحرایش آهو و قلیلی دراج ، آبش از باران ، آبادی دهکده هایش خیلی بتفاوت چن...
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) قریه ای است در چهارفرسخی شهر مشهد مقدس از میان ولایت حول و حوش شهر.سکنه ٔ آن بیست وچهار خانوار و از ایل تیموری . مدار شرب زراعتش بر آب قنات میباشد. (مرآت البلدان ج 1).
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) قریه ای است در ناحیه ٔ حیاط داود و دشتستان دو فرسنگی بیشتر میانه ٔ شمال و شرق بندر ریگ است . (فارسنامه ).
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) قلعه ای است در دهنه ٔ کوه صغلوک ، سکنه ٔ آن از ایل ویران لو و رعیت شادلو میباشند که در جمع بجنورد مالیات و خانواری خود را میدهند... این قلعه از قلاع قدیمه و سکنه ٔ آن از طائفه اکراد میباشد. (مرآت البلدان ج 1).
-
واژههای مشابه
-
چاربرج آباد
لغتنامه دهخدا
چاربرج آباد. [ ب ُ ] (اِخ ) از قنوات قدیمه ٔ قم بوده و حالا خراب است . (مرآت البلدان ج 1).