کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیچی ئیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دست پیچی
لغتنامه دهخدا
دست پیچی . [ دَ ] (حامص مرکب ) مشت زدن . (ناظم الاطباء). پنجه کردن با کسی تازور و قوت او معلوم شود. (از آنندراج ) : کنم دست پیچی به سنجابیان زنم سکه بر سیم سقلابیان .نظامی (از آنندراج ).
-
نسخه پیچی
لغتنامه دهخدا
نسخه پیچی . [ ن ُ خ َ / خ ِ ] (حامص مرکب ) عمل نسخه پیچیدن . رجوع به نسخه پیچیدن شود.
-
پیچ پیچی
لغتنامه دهخدا
پیچ پیچی . (ص نسبی ) گره درگره . خم اندرخم . شکن برشکن . || کنایه از ناز بسیار و سرکشی معشوق : شاه چون دید پیچ پیچی اوچاره گر شد به بدبسیچی او. نظامی .ز پیچ پیچی و شیرینیت عجب نبودکه روزگار ز تو شکل نیشکر سازد.مجیر بیلقانی .
-
پیچی ها
لغتنامه دهخدا
پیچی ها. (اِ مرکب ) نام دسته ای از پروانه واران که از پراکنده ترین تیره های گیاهان گلدارست . برگهای پیچیها همه مرکب و در انتهای آنها یکی از برگچه هامبدل به پیچی شده است که میتواند بدور نباتات دیگر بپیچد. گاهی چندین برگچه ٔ آن مبدل به پیچ میشود و ممکن...
-
پیچ پیچی کردن
لغتنامه دهخدا
پیچ پیچی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ول خرجی کردن . دست بباد بودن : پیچ پیچی مکن و سیم بکس بازمده نرخ ارزان کن و در میخ درآویز ازار. سوزنی .و محتمل است بمعنی دندان گردی و گران گازی و گران فروشی هم باشد.
-
جستوجو در متن
-
پیچین ئیل
لغتنامه دهخدا
پیچین ئیل . (ترکی ، اِ مرکب ) سال بوزینه ، که سال نهم از دوره ٔ دوازده ساله ٔ ترکان باشد. (فرهنگ نظام ). پیچی ئیل .
-
موچون
لغتنامه دهخدا
موچون . (ترکی ، اِ) سال بوزینه که پیچی ئیل باشد. (ناظم الاطباء).