کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیچاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیچاه
لغتنامه دهخدا
پیچاه . (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش لشت نشاء شهرستان رشت . واقع در 5 هزارگزی خاور لشت نشاء و 8هزارگزی شمال پل سفیدرود. جلگه . معتدل ، مرطوب . دارای 260 تن سکنه . آب آن از توشاجوب از سفیدرود. محصول آنجا برنج ، ابریشم ، کنف و صیفی کاری . شغل اهالی...
-
پیچاه
لغتنامه دهخدا
پیچاه .(اِ) پیچیده . پیچیده و مرغول (موی سر) : ز مشک تبتی مرغول و پیچاه فروهشته ز فرقش تاکمرگاه .فخرالدین اسعد (ویس و رامین ).