کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیوگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیوگ
لغتنامه دهخدا
پیوگ . [ پ َ ی َ / ی ُ ] (اِ) عروس . (برهان ). بیوگ . رجوع به بیوگ شود. پیوگان .
-
جستوجو در متن
-
پیوگان
لغتنامه دهخدا
پیوگان . [ پ َ ] (اِ) عروس . پیوگ . بیوگان . بیوگ . رجوع به بیوگان شود.
-
بیوگ
لغتنامه دهخدا
بیوگ . [ ب َ ] (اِ) پیوگ . بُیوک . عروس . (اسدی ) (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ). عروس . مقابل داماد. (ناظم الاطباء). عروس بود بلغت خراسانی . (اوبهی ). عروس ، نسبت به داماد و نسبت به مادر شوهر و پدرشوهر. (یادداشت مؤلف ) : بسا که مست درین خانه بودم ...
-
عروس
لغتنامه دهخدا
عروس . [ ع َ ] (ع ص ، اِ) مرد و زن نوخواسته یکدیگر را. (منتهی الارب ). زن نوکدخدا و مرد نوکدخدا، مگر در عرف اطلاق این بیشتر بر زن کنند، و به ضمتین خواندن خطاست . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). مرد و زن نوخواسته یکدیگر را. (ناظم الاطباء). مرد و زن مادام ک...