کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیغان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیغان
لغتنامه دهخدا
پیغان . (اِ) شرط و عهد و پیمان . || هرزه . (برهان ). بیهوده .
-
پیغان
لغتنامه دهخدا
پیغان . (اِخ ) دهی جزء دهستان کلیبر بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 13 هزارگزی جنوب کلیبر و 2 هزارگزی شوسه ٔ اهربه کلیبر. کوهستانی ، معتدل ، دارای 276 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ پیغان و چشمه . محصول آنجا غلات و گردو. شغل اهالی آن زراعت و گله داری ، ص...
-
جستوجو در متن
-
پیغون
لغتنامه دهخدا
پیغون . [ پ َ / پ ِ ] (اِ) عهد و شرط. (برهان ). پیغان . || (ص ) هرزه . (شرفنامه ).
-
کلیبر
لغتنامه دهخدا
کلیبر. [ ک َ ب َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش کلیبر شهرستان اهر است . این دهستان در شمال شهرستان اهر واقع است و از شمال به دهستان کیوان و از جنوب به دهستان حومه ٔ اهر و ازمشرق به دهستانهای دیکله و گرمادوز و از مغرب به دهستان میشه پاره محد...