کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشگویی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
منجمی
لغتنامه دهخدا
منجمی . [ م ُ ن َج ْ ج ِ ] (حامص ) حالت و شغل منجم . ستاره شناسی . اخترشناسی . اخترشماری و پیشگویی حوادث از حرکت ستارگان و سیارات : چون روی ناوری به سوی آسمان دین کت گفت آن دروغ که کرد آن منجمی . ناصرخسرو.دبیری و شاعری از فروع علم منطق است و منجمی از...
-
زجر گرفتن
لغتنامه دهخدا
زجر گرفتن . [ زَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) فال گرفتن . پیشگویی کردن . فال گفتن . عیافة. زجر : جماعتی از آن چینیان به علم ، در شانه ٔ گوسفند نگریدند و فال زجر بگرفتند. (مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 103). و بسیاری از این کندا و فال گویان و و زجر و کسان...
-
تقدمة
لغتنامه دهخدا
تقدمة. [ ت َدِ م َ ] (ع مص ) در پیش شدن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). تقدیم .(اقرب الموارد). || در پیش کردن . (زوزنی )(از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). پیش فرستادن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). پیش کر...
-
زجر
لغتنامه دهخدا
زجر. [ زَ ] (ع مص ) بازداشتن و منع کردن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ). باز داشتن کسی را و نهی کردن . (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). از کاری بازکردن . (المصادر زوزنی ص 22) (دهار). منع. نهی . و این لغت دراصل بمعنی راندن بوسیله ٔ بانگ ...
-
کهانت
لغتنامه دهخدا
کهانت . [ ک َ ن َ ] (ع اِمص ) فالگویی و غیبگویی . (ناظم الاطباء). کهانة. کاهنی .فالگویی . پیشگویی . (فرهنگ فارسی معین ). اخترگویی . اخترشناسی و فالگویی . غیب گویی کردن . از مغیبات خبر دادن . کاهنی . کار کاهن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مراد از ...