کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشوند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشوند
لغتنامه دهخدا
پیشوند. [ وَ ] (اِ مرکب ) پیشاوند. مزید مقدمی که در آغاز کلمه ٔ دیگر درآید و تصرفی در معنی آن کند.
-
جستوجو در متن
-
میلی
لغتنامه دهخدا
میلی . (فرانسوی ، پیشوند) پیشوند حاکی از یکهزارم واحد اصلی . (از دایرة المعارف کیه ).پیشوند دلالت کننده بر یکهزارم واحد غالب مقیاسات ، میلیمتر (یکهزارم متر)، میلی لیتر (یکهزارم لیتر)، میلی گرم (یکهزارم گرم )، میلی گراد (یکهزارم گراد)، میلی میکرون (یک...
-
فرامشت
لغتنامه دهخدا
فرامشت . [ ف َ م ُ ] (اِ مرکب ) آنچه کسی در دست گیرد. (برهان ). از: فرا (پیشوند) + مشت .
-
فر
لغتنامه دهخدا
فر. [ ف َ / ف ِ ] (پیشوند) پیشوند است بمعنی پیش ، جلو، بسوی جلو، و غیره ، چنانکه در کلمات فرخجسته ، فرسوده ، فرمان . در پارسی باستان و اوستا: فْرَ ، ارمنی : هْرَ ، هندی باستان : پْرَ . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
-
دکا
لغتنامه دهخدا
دکا. [ دِ ] (یونانی ، پیشوند) پیشوند یونانی به معنی ده (10) که در مقیاسات سلسله ٔ متری به معنی ده برابر است ، مانند دکامتر= ده متر، دکالیتر= ده لیتر. (از دائرةالمعارف فارسی ).- دکاگرم ؛ ده گرم .- دکالیتر ؛ ده لیتر.- دکامتر ؛ ده متر.
-
اتو
لغتنامه دهخدا
اتو. [ اُ ت ُ ] (فرانسوی ، پیشوند) در زبانهای اروپائی مزید مقدمی است بمعنی خود، بخودی خود. || (اِ) مخفف اتومبیل .
-
ام
لغتنامه دهخدا
ام . [ اَ ] (پیشوند) اَن . علامت سلب است در مثال امرد و انبره بمعنی شتر بی مو، مثل این است که یکی سلب مرد و دیگری سلب بَرَگی است . (یادداشت مؤلف ).
-
ان
لغتنامه دهخدا
ان . [ اَ] (پیشوند) مرکب از اَ (علامت نفی ) + ن (حرف واسطه ) در کلماتی مانند: انوشه ، انیران . (یادداشت مؤلف ).
-
برنگاشتن
لغتنامه دهخدا
برنگاشتن . [ب َ ن ِ ت َ ] (مص مرکب ) (از: پیشوند بر + مصدر نگاشتن ) نگاشتن . نگاریدن . نقش کردن . رجوع به نگاشتن شود.
-
ها دادن
لغتنامه دهخدا
هادادن . [ دَ ] (مص مرکب ) وادادن : بترسید و پشت هاداد و آهنگ قلعه کرد. (اسکندرنامه ٔ نسخه ٔ سعید نفیسی ). رجوع به معانی «ها» (پیشوند) شود.
-
دیا
لغتنامه دهخدا
دیا. (یونانی ، پیشوند) مزیدمقدمی است یونانی بمعنی با، از، من ، به ، در وسط، درفاصله و غیره چنانکه در دیامرون ، دیافرغما، دیاسقولیطوس ، دیاقورا و دیافنطس و غیره . (یادداشت مؤلف ).
-
ساری
لغتنامه دهخدا
ساری . (ترکی ، پیشوند) مزید مقدم (پیشوند) امکنه . در اسامی مواضع و قری آمده است : ساری آغاج . ساری آغل . ساری اوجاق . ساری اقل . ساری باغ . ساری بلاغ . ساری بیگلو. ساری جا. ساریجالو. ساری چمن . ساری خانلو. ساری خانی . ساری داغ . ساری درق . ساری رودپی...
-
کیلو
لغتنامه دهخدا
کیلو. [ ل ُ ] (فرانسوی ، پیشوند) پیشوندی است در زبانهای اروپایی که تعیین می کند که واحدی هزار بار تکثیر شده : کیلوگرم . کیلووات . || (اِ) کیلوگرم (در فرانسوی هم به همین معنی به کار رود). (فرهنگ فارسی معین ).
-
باج
لغتنامه دهخدا
باج . (پیشوند) لغتی است در باز به زای عربیه بمعنی مقلوب ، و از اینجاست باژگونه و باژ. (آنندراج ) (انجمن آرا).ظاهراً در بعضی از لهجه های ماوراءالنهر بمعنی باز وصورتی از باز بوده است .