کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشوائی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشوائی کردن
لغتنامه دهخدا
پیشوائی کردن . [ ش ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) قیادت کردن . امامت کردن .
-
جستوجو در متن
-
نهازی
لغتنامه دهخدا
نهازی . [ ن ُ ] (حامص )پیش آهنگی . پیش روی . پیشوائی . نهاز بودن : نیابد عدوی تو هرگز بلندی نیابد بز لنگ هرگز نهازی . قطران .رجوع به نهاز شود.- نهازی کردن ؛ پیشاهنگ شدن . پیشرو رمه گشتن . راهبری کردن : دل گمراه را زی راه دین کش به از تو کرد نتوان کس...
-
قاسم متوکل علی ا
لغتنامه دهخدا
قاسم متوکل علی ا. [ س ِ م ُ ت َ وَک ْ ک ِ ل ُ ع َ لَل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حسین بن احمدبن حسن بن قاسم ، ملقب به «المتوکل علی اﷲ» از دودمان «الهادی الی الحق » و نهمین از پیشوایان زیدیه ٔ یمن است .پیش از پیشوائی در ذمار اقامت داشت و عم او محمدبن احمد ملق...
-
طریق
لغتنامه دهخدا
طریق . [ طَ ] (ع اِ) راه . ج ، اَطْرُق ، طُرُق ، طُرْق ، اَطْرِقاء، اَطْرِقَة. جج ، طُرُقات . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سبیل . صراط. رَوِش . وجه . نحو. مبقرة. بوری . بوریّة. باری . باریة. باریاء. بوریاء. صاحب غیاث اللغات و آنندراج آرند: طریق مأخوذ ...
-
اسکات
لغتنامه دهخدا
اسکات . [ اِ ] (اِخ ) والتر. یکی از بزرگترین نویسندگان اسکاتلندی در ربع اول قرن نوزدهم . وی در نظم و نثر هر دو اقتدار و مهارت داشت و آثاری که از خود یادگار گذاشته است از شاهکارهای ادبیات انگلیس بشمار میرود.اسکات در 15 ماه اوت 1771 م . در شهر ادیمبورگ...
-
صلیب احمر
لغتنامه دهخدا
صلیب احمر. [ ص َ ب ِ اَ م َ ] (اِخ )صلیب سرخ . نام مؤسسه ٔ بین المللی است که بمنظور کمک های عمومی در مواقع لازم به کشورها و نواحیی که دچار خسارت مالی و تلفات جانی میشوند بوجود آمده است . نام این مؤسسه در ترکیه به «هلال احمر» و در ایران به «شیر و خو...
-
غز
لغتنامه دهخدا
غز. [ غ ُ ] (اِخ ) صنفی از ترکان غارتگر بوده اند که در زمان سلطان سنجر قوت گرفتند و خراسان را به تصرف آوردند و سلطان سنجر را گرفته در قفس کردند. (برهان قاطع). غُزّ گروهی از ترکان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جنسی است از ترکان . (مهذب الاسماء). کل...
-
صوفیه
لغتنامه دهخدا
صوفیه . [ فی ی َ / ی ِ] (اِخ ) پیروان طریقه ٔ تصوف . اهل طریقت . آنان که ازطریق ریاضت و تعبد، طالب راه یافتن به حق و حقیقت اند. گروهی که از اواخر قرن دوم هجری در اسلام پدید گشتند و بخاطر طرز تفکر، لباس ، خوراک ، عبادت و ریاضت مخصوص ، بدین نام معروف گ...