کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشتو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشتو
لغتنامه دهخدا
پیشتو. [ ت َ / تُو ] (اِ) پیشتاب . پیستوله . رولور. طپانچه . رجوع به پیستوله و پیشتاب شود.
-
جستوجو در متن
-
پیشتاب
لغتنامه دهخدا
پیشتاب . (اِ)پیشتو. صورتی از کلمه ٔ پیستوله . رجوع به پیستوله شود. طپانچه . آلتی آتشی کوچک . رولور یا رولوه ٔ لوله بلند. تپانچه . قسمی شش لول .
-
بندقیة
لغتنامه دهخدا
بندقیة. [ ب ُ دُ قی ی َ ] (ع اِ) توپ . || پیشتو. (ناظم الاطباء). رجوع به بندق شود. || درهمی است بنام رکن الدین میبرس البندقداری الصالحی النجمی . در مصر شایع بوده است . رجوع به النقود صص 62 - 83 و صص 169 - 182 شود.