کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیز
لغتنامه دهخدا
پیز. (اِخ ) نام شهری از ناحیه ٔ توسکانی به ایتالیا کنار نهر آرنو، دارای 77هزارتن سکنه . رجوع به پیزه شود. || نام شهری از ناحیه ٔ قدیم پلوپونز (الید). رجوع به پیزه شود.
-
پیز
لغتنامه دهخدا
پیز. [ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح فیزیک ) واحد فشار است در سلسله ٔ اِم . ت ِ. اِس . (MTS) برابر 10000 باری ، و آن فشاری است که قوه ٔ یک اِستن بر سطح یک متر مربع وارد می آورد.
-
واژههای مشابه
-
چاه پیز
لغتنامه دهخدا
چاه پیز. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش بمپور شهرستان ایرانشهر که در 8 هزارگزی جنوب بمپور و7 هزارگزی جنوب شوسه ٔ بمپور به چاه بهار واقع شده و 30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جستوجو در متن
-
واحد فشار
لغتنامه دهخدا
واحد فشار. [ ح ِ دِ ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی که برای اندازه گیری فشار به کار میرود. رجوع به فشار شود.واحد فشار دردستگاه .S.T.M پیز (pz) است . رجوع به پیز شود. اضعاف پیز که خود بعنوان واحدهای جداگانه ای به کار میروند عبارتند از: هکتوپیز (h...
-
پیزو
لغتنامه دهخدا
پیزو. [ پیزْ زُ ] (اِخ ) نام بندری در ایتالیا کنار دریای مدیترانه ، دارای 8000 تن سکنه .
-
پیزانو
لغتنامه دهخدا
پیزانو. [ ن ُ ] (اِخ ) آندراس . آرشیتکت و معمار و پیکرتراش ایتالیائی . مولد پیز (تولد حدود 1300 و وفات حدود 1350 م .). || آنتونی (مشهور به ویتور پیزانلو)؛ نقاش و مدال ساز ایتالیائی ، مولد حدود 1380 و وفات حدود 1456 م . || نیکولا پیکرتراش ایتالیائی ، ...
-
خش و خاش
لغتنامه دهخدا
خش و خاش . [ خ َ ش ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) ریز و پیز. خش و خاشاک . قماش ریزه . هر چیز که افکندنی و دور انداختنی بود. (برهان قاطع).
-
خش و خماش
لغتنامه دهخدا
خش و خماش .[ خ َ ش ُ خ َ ] (اِ مرکب ، اتباع ) خش و خاش . خاشه . هر چیز ریز و پیز و دورافکندنی . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
گوزولی
لغتنامه دهخدا
گوزولی . [ گ ُ زُ ] (اِخ ) بنوزو (1428-1498 م .). نقاش ایتالیایی که در فلورانس متولد شد.از آثار اوست : ورود مجللانه ٔ سن تما داکن (موزه ٔ لوور)، ملتزمین رکاب پادشاهان مجوس (کلیسای مدیسی فلورانس ). وی یک بخش از کودکستان مشهور کامپو سانتو دُ پیز را تزی...
-
خاشکدان
لغتنامه دهخدا
خاشکدان . [ ش َ ] (اِ مرکب ) صندوقچه ٔ زنان را گویند که در آن ریز و پیز و خرد و مرد و چیزها نهند و دخلدان استادان بقال و نانبا و آش پز و امثال آن را نیز گفته اند و آن ظرفی باشد که قیمت آنچه فروخته شود در آن گذارند و صندوقی را نیز گویند که نان در آن گ...
-
پیزه
لغتنامه دهخدا
پیزه . [ زِ ](اِخ ) پیز. نام شهری در ناحیه ٔ قدیم پلوپونز کنار آلپه نزدیک قله ٔ المپ . صاحب قاموس الاعلام ذیل کلمه ٔ پیسه آرد: نام یکی از شهرهای قدیمی یونان که در خطه ٔ الیده واقع گشته و بشکل حکومت مستقلی اداره میشده است . اولمپیا در قلمرو این حکومت ...
-
پیزه
لغتنامه دهخدا
پیزه . [ زِ ] (اِخ ) پیز. شهر مرکزی ایالتی بهمین اسم در خطه ٔ توسکانه از ایتالیا. کنار نهر آرنز و 11 هزار گز بالاتر از مصب همین رودخانه و در 80هزارگزی مغرب شهر فلورانس واقعشده است . دارالفنون آن مشهور آفاق است و رصدخانه و کتابخانه و باغ نباتات و موزه...
-
ایتالیا
لغتنامه دهخدا
ایتالیا. (اِخ ) جمهوری ایتالیا در حدود 47021000 تن جمعیت دارد. پایتختش شهر رم است . و قسمت شمالی آن بوسیله ٔ کوههای آلپ از فرانسه ، سویس ، اتریش ، و یوگسلاوی مجزا شده . قسمت مرکزی و جنوبی شبه جزیره ایست چکمه مانند که میان دریاهای تیرنه و آدریاتیک در ...