کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیازه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیازه
لغتنامه دهخدا
پیازه . [ زَ / زِ ] (ص نسبی ، پسوند) (دو...)- دوپیازه ؛ طعامی است . رجوع به دوپیازه شود. (از لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
-
واژههای مشابه
-
پیازه چال
لغتنامه دهخدا
پیازه چال . [ زَ ] (اِخ ) نام ییلاقی میان ده دیزان طالقان و المیر کلارستاق به مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو ص 108 بخش انگلیسی ).
-
جستوجو در متن
-
توبزه
لغتنامه دهخدا
توبزه . [ ب َ زَ / زِ ] (اِ) بیخ ساق خربزه را گویند. (برهان ). بیخ ساق خربزه و تربزه . (ناظم الاطباء). بیخ و بن ساق خربزه را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). بیخ پیازه ٔ خربوزه . (فرهنگ رشیدی ).
-
خشک
لغتنامه دهخدا
خشک . [ خ ُ ] (ص ) مقابل تر. (از برهان قاطع). یابس و چیزی که تری و رطوبت نداشته باشد . (از ناظم الاطباء). یابس . بِسَر. (یادداشت بخط مؤلف ). آنچه که در آن رطوبت و نم وجود ندارد. آب خود از دست داده . جاف . ضامل . هَشیم . (منتهی الارب ). حَفیف . (دهار...