کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پژن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پژن
لغتنامه دهخدا
پژن . [ پ َ ژَ ] (اِ) زغن . غلیواژ. گوشت ربا.
-
جستوجو در متن
-
ابوالخطاف
لغتنامه دهخدا
ابوالخطاف . [ اَ بُل ْ خ ُطْ طا ] (ع اِ مرکب ) موش گیر. پژن . گید. دوبرادران . لَوه . حِدَاءَة بر وزن عِنَبَة. (تاج العروس ). غلیواژ. گوشت ربا. زَغن . چوزه ربا. خرجل . موشخوار.گوشت آهنج . پند. خشین پند. خاد. جنگلاهی . خول . و ظاهراً ابوالخطاب مصحف ای...