کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پَکیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پکیده
لغتنامه دهخدا
پکیده . [ ] (ص ) درهم فرورفته . انبوه سربهم آورده و شاخهای آن [ سرخه دار ]بسیار و بهم پکیده هستند. (نامه ٔ کشاورزی شماره هفتم سال هشتم ص 424). چون شاخهایش چنانکه در فوق گفتیم بهم پکیده مانع عبور میشود. (نامه ٔ کشاورزی ص 425).
-
پکیده
لغتنامه دهخدا
پکیده . [ پ ُ دَ / دِ ] (ن مف ) مرده . ترکیده .
-
واژههای همآوا
-
پکیده
لغتنامه دهخدا
پکیده . [ ] (ص ) درهم فرورفته . انبوه سربهم آورده و شاخهای آن [ سرخه دار ]بسیار و بهم پکیده هستند. (نامه ٔ کشاورزی شماره هفتم سال هشتم ص 424). چون شاخهایش چنانکه در فوق گفتیم بهم پکیده مانع عبور میشود. (نامه ٔ کشاورزی ص 425).
-
پکیده
لغتنامه دهخدا
پکیده . [ پ ُ دَ / دِ ] (ن مف ) مرده . ترکیده .