کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پَرگَنۀ تکیاختهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پرگنه
لغتنامه دهخدا
پرگنه . [ پ َ گ َ ن َ /ن ِ ] (اِ) زمینی را گویند که از آن مال و خراج میگیرند. (برهان ). زمینی را گویند که از آن خراج بستانند. (جهانگیری ). || مرکبی باشد از عطریات و بویهای خوش و آنرا در هندوستان ارگجه گویند و در عربی ذریره خوانند و به این معنی به کسر...
-
پرگنه
لغتنامه دهخدا
پرگنه . [ پ ُ گ ُ ن َه ْ ] (ص مرکب ) پرگناه : برین بر شدن بنده را دستگیرمر این پرگنه را تو کن دلپذیر.فردوسی .
-
پرگنه
لغتنامه دهخدا
پرگنه . [ پْرُ/ پ ِ رُ ن ِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از طیور خواننده ، از خانواده ٔ ئیروندی نیده دارای ده نوع فرعی که در اتازونی بسیار دیده میشود.
-
جستوجو در متن
-
مونوسلولر
لغتنامه دهخدا
مونوسلولر. [ م ُ ن ُ س ِ لو ل ِ ] (فرانسوی ، ص ، اِ) (اصطلاح زیست شناسی ) تک یاخته . (لغات فرهنگستان ص 34). رجوع به تک یاخته شود.
-
واحد فیزیولوژیکی
لغتنامه دهخدا
واحد فیزیولوژیکی . [ ح ِ دِ زی ُ ل ُ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نامی است که هربرت اسپنسر حکیم انگلیسی بر ذرات کوچکی که در یاخته (سلول ) تخم موجودات زنده وجود دارد نهاده این ذرات در ضمن رشد تخم و تشکیل جنین بین یاخته های مختلف بدن طوری تقسیم میشوند تا ب...
-
ریشه پاییان
لغتنامه دهخدا
ریشه پاییان . [ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) ریشه پایان . جانوران تک یاخته که ریشه های بسیار دارند. (لغات فرهنگستان ). رجوع به ریشه پایان در جانورشناسی سیستماتیک ج 1 ص 38 و 40 شود.
-
ثملة
لغتنامه دهخدا
ثملة. [ ث َ ل َ ] (ع اِ) ثُمل . رجوع به ثُمل شود. || گلی که از تک چاه برآید. || پشم پاره ای که بدان قطران بر شتر و روغن بمشک مالند. || باقی آب در تک خنور و حوض . || دانه و پست و خرما در خنور، ج ، ثُمل .
-
تک و پوی
لغتنامه دهخدا
تک و پوی . [ ت َ ک ُ ] (ترکیب عطفی ،اِ مرکب ) تاخت و دو و دو تیز و تند. (ناظم الاطباء).تکاپوی . آمد و شد از روی تعجیل و شتاب : خورشیدرخا وصل تو جویم شب و روزچون سایه ازآن در تک و پویم شب و روز. سوزنی .به پیش باد نه آن نامه تا به من برسدکه هیچ پیک نیا...
-
هسته
لغتنامه دهخدا
هسته . [ هََ ت َ / ت ِ ] (اِ) خسته ٔ میوه ها مانند هلو و زردآلو و جز آن ... (ناظم الاطباء). استخوان و دانه ٔ میوه . (انجمن آرا). مجموعه ٔ دانه و درون بر برخی گیاهان که در داخل میوه قرار دارد. || (اصطلاح علوم طبیعی ) جسم شفاف و متجانسی که در داخل سیتو...
-
اوزین
لغتنامه دهخدا
اوزین . [ اَ ] (اِ) اوجین . اوژین . حلقه ای که بر سر تک بند آدمی و تنگ اسب میدوزند. (منتهی الارب ).
-
بیدی
لغتنامه دهخدا
بیدی . (ص نسبی ) منسوب به بید. از بید. || دارای بید: کوچه ٔ بیدی ؛ کوچه ای که در آن بید رسته باشد. || (اِ) درخت بید و تک بید. (ناظم الاطباء).
-
تیپا
لغتنامه دهخدا
تیپا. (اِ) ضرب و زخم با نوک پای . اردنگ . زه کونی . زفکنه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ضربه ای که با نوک پنجه زنند. تک پا. (فرهنگ فارسی معین ).
-
تک
لغتنامه دهخدا
تک . [ ت َ ] (ص ) بمعنی اندک و قلیل و کم باشد. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). پهلوی ، تک : در تک زمان ؛ زمانی کوتاه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || تا و تک هر دو تنها بود. (لغت فرس اسدی چ...
-
هسته خوار
لغتنامه دهخدا
هسته خوار. [ هََ ت َ / ت ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) باکتری های مخصوصی است که انگل هسته ٔ آمیب ها می شوند. آمیب هایی که به این بیماری دچار شوند تامدتی حرکت می کنند و غذاهای مختلف را جذب میکنند ولی نمیتوانند تقسیم شوند و چون هسته وسیله ٔ ترکیب عناصر مختلف...