کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پَرت و پورت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پرت
لغتنامه دهخدا
پرت . [ پ ِ ](اِخ ) شهری به استرالیا مرکز ناحیه ٔ استرالیای غربی دارای 204000 تن سکنه .
-
پرت کردن
لغتنامه دهخدا
پرت کردن . [ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بقوّت افکندن .- پرت کردن حواس کسی را ؛ حواس او را مختلط کردن .
-
جستوجو در متن
-
پورت سعید
لغتنامه دهخدا
پورت سعید. [ پ ُ س َ ] (اِخ ) بندر سعید. نام شهریست بمصر در منتهای شمالی کانال سوئز بین بحر سفید و دریاچه ٔ منزله ، واقع در 176 هزارگزی شمال شرقی قاهره . دارای 25000 تن سکنه و لنگرگاه مصنوعی بسیار زیبا و کوچه های مستقیم و گشاد و بناهای آباد اروپائی و...
-
باب السعید
لغتنامه دهخدا
باب السعید. [ بُس ْ س َ ] (اِخ ) مؤلف لغات تاریخیه و جغرافیه آرد: در محل التصاق دریای سفید قصبه ایست که تقریباً 8000 تن جمعیت دارد. ترعه ای در نزدیکی آن در سال 1860 م . (1277 هَ . ق .) و در عهد سعیدپاشا حفر شد و بدین مناسبت آنرا باب السعید نامیدند و...