کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوشچنگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آهن پوش
لغتنامه دهخدا
آهن پوش . [ هََ ] (ن مف مرکب ) آهن پوشیده . پوشیده ٔ به آهن .- آهن پوش کردن شیروانی ؛ پوشیدن آن به تنکه ٔ آهن .
-
پیرایه پوش
لغتنامه دهخدا
پیرایه پوش . [ را ی َ / ی ِ] (نف مرکب ) که پیرایه پوشد. که پیرایه بر خود راست کند. که خود را در پیرایه و زیور گیرد : که گر راز این گوش پیرایه پوش بگوش آورم ناورد کس بگوش . نظامی .نکورو که زیور نبندد بدوش بسی بهتر از زشت پیرایه پوش . امیرخسرو (آنندراج...
-
پیروزه پوش
لغتنامه دهخدا
پیروزه پوش . [ زَ / زِ ] (ن مف مرکب ) پوشیده از پیروزه . پیروزه درو درنشانیده : تو گفتی که بر تخت پیروزه پوش گهر ریخت هندوی گوهرفروش . اسدی (گرشاسب نامه ).|| (نف مرکب ) پوشنده ٔ پوشش پیروزه ای . پوشنده ٔ جامه ٔ پیروزه رنگ .
-
تخت پوش
لغتنامه دهخدا
تخت پوش . [ ت َ ] (اِ مرکب ) پوشش باشد از اقمشه . (آنندراج ). پوشش تخت . (ناظم الاطباء) : تختی از تخته ٔ زر آوردندتخت پوشی ز گوهر آوردند. نظامی .تخت پوش سبز بر صحن چمن گسترده اندچارطاق لاله بر مینای اخضر بسته اند. (از ترجمه ٔ محاسن اصفهان ).سبزه در ا...
-
تخته پوش
لغتنامه دهخدا
تخته پوش . [ ت َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) پوشیده شده با تخته های چوبین . (ناظم الاطباء). به تخته پوشیده : سقف تخته پوش . || (اِ مرکب ) تابوت : آخر نه بر سکندر شد تخته پوش عالم بی یار ماند تختش در تخت بار ششتر. خاقانی .چون گریزد دل از بلا که جهان بر د...
-
جبه پوش
لغتنامه دهخدا
جبه پوش . [ج ُب ْ ب َ / ب ِ ] (نف مرکب ) زره پوش . (ناظم الاطباء).
-
تاج پوش
لغتنامه دهخدا
تاج پوش . (اِ مرکب ) کرباسی است که بر روی تاج کشند یعنی غاشیه ٔ تاج : شاهنشهی است روزی ما در لباس فقرسرپوش تاج پوش شود بر طعام ما.تأثیر (از آنندراج ).
-
تن پوش
لغتنامه دهخدا
تن پوش . [ تَم ْ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) که تن را پوشد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). تنجامه . لباس . پوشاک . || خلعتی که شاهان دادندی از جامه هایی که خود آن را از پیش پوشیدندی . خلعتی که پادشاهان از جامه های پوشیده ٔ خود عطا کردندی و این گرامی تر از د...
-
جان پوش
لغتنامه دهخدا
جان پوش . [ جام ْ ] (نف مرکب )در عبارت ابن اسفندیار ظاهراً بمعنی پناهگاه است که مسافر در آن بیارامد: و سهل بن المرزبان گفتند لارجان داشتی ، پیش از او بزمستان و تابستان بدین راه که اکنون می شوند گذر نبود، جمله بریده و جان پوشها و رباطها او کرد و آن را...
-
دلق پوش
لغتنامه دهخدا
دلق پوش . [ دَ ] (نف مرکب )دلق پوشنده . پوشنده ٔ دلق . که دلق پوشد. || که دلق پوشیده است . پوشیده دلق . آنکه لباس مندرس پوشیده است . (ناظم الاطباء). || درویش و زاهد.(آنندراج ). گوشه نشین . (ناظم الاطباء). صوفی ، باین تعبیر که دلق می پوشیده است . صوفی...
-
درون پوش
لغتنامه دهخدا
درون پوش . [ دَ ] (نف مرکب ) درون پوشنده . پوشنده ٔ درون . که درون خود بپوشاند، که افکار خویش بروز ندهد. که اندیشه های خود عادةً پنهان دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
درویش پوش
لغتنامه دهخدا
درویش پوش . [ دَرْ ] (نف مرکب ) پوشنده ٔ درویش . جامه بتن کننده ٔ درویش . کسی که درویش را بپوشد، از قبیل برهنه پوش . (از آنندراج ). || (اِ مرکب ) پوشش درویش . || (نف مرکب ) کسی که پوشش او مثل پوشش درویش باشد. (آنندراج ). آنکه مانند گدایان جامه می پوش...
-
درع پوش
لغتنامه دهخدا
درع پوش .[ دِ ] (نف مرکب ) درع پوشنده . پوشنده ٔ درع . زره پوش . زره دار. || (ن مف مرکب ) زره پوشیده . پوشیده . بازره . پوشیده به درع . ملبس به درع : مهش مشکسای و شکر می فروش دو نرگس کمانکش دو گل درع پوش . اسدی .دو ره پیل سیصد چو دریا بجوش ز برگستوان...
-
دوخته پوش
لغتنامه دهخدا
دوخته پوش . [ ت َ / ت ِ ] (نف مرکب ) آنکه لباس دوخته پوشد. مقابل بافته پوش . (از یادداشت مؤلف ). || آنکه لباس آماده خردو پوشد. مقابل آنکه پارچه خرد و از آن جامه سازد.
-
دراعه پوش
لغتنامه دهخدا
دراعه پوش . [ دُرْ را ع َ / ع ِ ] (نف مرکب ) دراعه پوشنده . پوشنده ٔ دراعه . آنکه دراعه پوشد. || فقیه . اهل علم . (یادداشت مرحوم دهخدا) : گفت [ مسعود ] در آنجا [ هندوستان ] مردی دراعه پوش است چون قاضی شیراز. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 269).