کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوره پوره کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پوره پوره کردن
لغتنامه دهخدا
پوره پوره کردن . [ رَ رَ / رِ رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول قزوینیان تعلل و دست دست کردن . مس مس کردن . این دست و آن دست کردن . باری بهر جهت کردن .
-
جستوجو در متن
-
چاک چاک کردن
لغتنامه دهخدا
چاک چاک کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شکافتن . پاره پاره کردن . درانیدن . شرحه شرحه و ریش ریش کردن .پاره پوره کردن . زخم فراوان کسی را زدن : بخود کرد جامه همه چاک چاک بسر بر همیکرد ز اندوه خاک . فردوسی .کنند این زره در برت چاک چاک چو مردار آنگه کشندت ...
-
حقنة
لغتنامه دهخدا
حقنة. [ ح ُ ن َ ] (ع مص ) فروبردن مایعی از مخرج زیرین به معده تا سده ها و بادها بگشاید. با دستور یعنی محقنه از فروسوی مایعی را به معده درآوردن . احتقان . تنقیه کردن . اماله کردن . || (اِ) داروی ریختنی با محقنه . هر دوا که بیمار را از زیر دهند. (اقرب ...