کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پندآمیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پندآمیز
لغتنامه دهخدا
پندآمیز. [ پ َ ] (ن مف مرکب ) آمیخته به نصیحت و اندرز.
-
جستوجو در متن
-
شمیطة
لغتنامه دهخدا
شمیطة. [ ش ُ م َ طَ ] (اِخ ) ابن عجلان ، مکنی به ابوعبداﷲ و گفته اند ابوهمام . از محدثان است . (از منتهی الارب ) (از صفةالصفوة ج 3 ص 258). صاحب صفةالصفوة سخنانی پندآمیز از وی نقل کرده ،از آن جمله است : هر کس مرگ را نصب عین قرار دهد نه به تنگی دنیا اه...
-
یحیی
لغتنامه دهخدا
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابی کثیر صالح طائی یمامی ، مکنی به ابونصر، دانشمند روزگار خود دریمامه و از ثقات اهل حدیث بود. ده سال در مدینه مسکن گزید و از بزرگان و تابعان روایت شنید. مرگ او به سال 129 هَ . ق . بود. (از اعلام زرکلی ). وی از مردم بصر...
-
یونس
لغتنامه دهخدا
یونس . [ ن ُ ] (اِخ ) ابن عبیدبن دینار عبدی بصری ، مکنی به ابوعبداﷲ یا ابوعبید. از حافظان حدیث و از ثقات و خود از یاران حسن بصری و از مردم بصره بود. ذهبی او را یکی از اعلام الهدی وصف کرده است . و بزرگان آل عباس جنازه ٔ او را بر گردن خود حمل کردند. او...