کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنجشنبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پنجشنبه
لغتنامه دهخدا
پنجشنبه . [ پ َ شَم ْ ب َ ] (اِخ ) نام ناحیه ای است مرکب از 42 قریه که به قضای اردوی ولایت و سنجاق طربزون اتصال دارد. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
پنجشنبه
لغتنامه دهخدا
پنجشنبه . [ پ َ شَم ْ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) روز ششم هفته پیش از جمعه . یوم الخمیس . (منتهی الارب ). خمیس . در علم احکام نجوم ، رب ّ آن مشتری است و منسوب بدان سیاره است .
-
پنجشنبه
لغتنامه دهخدا
پنجشنبه . [ پ َ شَم ْ ب ِ ] (اِخ )شهری است در سمت شرقی سمرقند به فاصله ٔ سه فرسنگ .
-
واژههای مشابه
-
پنجشنبه بازار
لغتنامه دهخدا
پنجشنبه بازار. [ پ َ شَم ْ ب َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه آستارا به رشت میان سیدشرفشاه و رضوان ده در 69800 گزی رشت .
-
پنجشنبه شب
لغتنامه دهخدا
پنجشنبه شب . [ پ َ شَم ْ ب َ / ب ِ ش َ ] (اِ مرکب ) شبی که فردای آن جمعه است . شام پنجشنبه .
-
جستوجو در متن
-
مؤنس
لغتنامه دهخدا
مؤنس . [ م ُءْ ن ِ ] (ع ص ) انس دهنده . || (اِ) نام روز پنجشنبه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نامی است پنجشنبه را. (مهذب الاسماء).- ابومؤنس ؛ شمع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
عشورا
لغتنامه دهخدا
عشورا. [ ع َ ] (از ع ، اِ) عشوراء. (از ناظم الاطباء). رجوع به عشوراء شود : به وقت طلوع صبح پنجشنبه روز عشورا بر دواتدار و ابن کنز زدند. (رشیدی ).
-
پی سبق
لغتنامه دهخدا
پی سبق . [ پ َ / پ ِ س َ ب َ ] (اِ مرکب ) در تداول مردم گناباد خراسان ، درس پیش و دوره را گویند و درمدارس و مکاتب روزهای پنجشنبه آنرا از بر کردندی .
-
صوم نینوا
لغتنامه دهخدا
صوم نینوا. [ ص َ / صُو م ِن َ / نِی ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سه روز روزه بود پیش از روزه ٔ بزرگ ترسایان بسه هفته و اول او روز دوشنبه و فطرش روز پنجشنبه است . (التفهیم ص 248).
-
کلاچای
لغتنامه دهخدا
کلاچای . [ ک َ ] (اِخ ) قصبه ای از دهستان پل رودبار است که در بخش رودسر شهرستان لاهیجان واقع است و 445 تن سکنه و در حدود 50 باب دکان دارد. روزهای پنجشنبه در آنجا بازار عمومی است و دارای پاسگاه ژاندارمری نیز می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
دروازه دیلج
لغتنامه دهخدا
دروازه دیلج . [ دَرْ زَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خشابر طالشدولاب بخش رضوان ده شهرستان طوالش واقع در 11 هزارگزی جنوب خاوری رضوان ده و 4 هزارگزی پنجشنبه بازار، با 195 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ چاف رود و چشمه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2...
-
روز هرمزد
لغتنامه دهخدا
روز هرمزد. [ زِ هَُ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز پنجشنبه . (برهان قاطع) (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ) : بباشم برین رزمگه پنج روزششم روز هرمزد گیتی فروز. فردوسی (از شرفنامه ٔ منیری و آنندراج ).|| در اصطلاح ایرانیان باستان ، روز اول هر ماه شمسی ....
-
می زدگی
لغتنامه دهخدا
می زدگی . [ م َ / م ِ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) صفت و حالت می زده . شراب زدگی . (یادداشت مؤلف ). مخموری . مستی : به پنجشنبه که روز خمار می زدگی است چو تلخ باده خوری راحتت فزاید خود. منوچهری .و رجوع به می زده شود.