کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنجره های آبشاره ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مضاوی
لغتنامه دهخدا
مضاوی . [ م َ ] (ع اِ) پنجره ای قفس مانند. (ناظم الاطباء). ج ِ مضوی . روشن . (یادداشت مؤلف ): رواشن (ج ِ روشن = روزن بمعنی پنجره و سوراخ ، شباک است ). در صورتیکه از عبارت ابن بیطار در معنی مضاوی : «طلق ، حجر براق یتحلل اذا دق الی طاقات صغار دقاق ، و...
-
بیستی
لغتنامه دهخدا
بیستی . (اِخ ) قریه ای از قریه های ری . (معجم البلدان ).
-
عسقلان
لغتنامه دهخدا
عسقلان . [ ع َ ق َ ] (اِخ ) دهی است به بلخ ، یا محله ای است . (منتهی الارب ). قریه ای است از قرای بلخ ، یا محله ای است از محله های آنجا. (از معجم البلدان ). نام محله ای است از محله های بلخ ، و آنکه آن را از قرای آنجا دانسته است خطا است . (از اللباب ف...
-
پنین
لغتنامه دهخدا
پنین . [ پ ِ ] (اِخ ) (آلپ های ...) سلسله ای از جبال آلپ های مرکزی که از مُن بلان تا سَمْپْلُن کشیده است .
-
های های
لغتنامه دهخدا
های های . (اِ صوت ) به معنی زود زود و جلد جلد و شتاب و تعجیل باشد. (برهان ). کلمه ٔ تأکیدیعنی زود زود و جلد جلد و بشتاب . (ناظم الاطباء). || به معنی هایاهای که شور و گریه ٔ مصیبت زدگان است . (برهان ). شور و غوغای ماتم زدگان . (ناظم الاطباء). هایاهای...
-
رانیپور
لغتنامه دهخدا
رانیپور. (اِخ ) نام قصبه ای است در سرزمین هندوستان واقع در منطقه خیرپور در 40هزارگزی جنوب باختری شهر خیرپور، که دارای کارخانه های نساجی پارچه های پنبه ای میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3).
-
کیسه ای
لغتنامه دهخدا
کیسه ای . [ س َ / س ِ ] (ص نسبی ) منسوب به کیسه : ماست کیسه ای . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- ماست کیسه ای ؛ ماستی که در کیسه های پارچه ای ریزند و آویزان کنند تا آب آن فروچکد و سفت و غلیظ گردد.
-
زغر
لغتنامه دهخدا
زغر. [ زُ غ َ ] (اِخ ) پدر قبیله ای است که ترکش های زرین از چرم سرخ دارند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). نام طایفه ای . (ناظم الاطباء).
-
بال دستان
لغتنامه دهخدا
بال دستان . [ دَ ] (اِ مرکب ) کلمه ای است که فرهنگستان آن را برای نام طایفه ای از پستانداران پرنده (خفاش ) برگزیده است . رجوع به واژه های نو فرهنگستان شود.
-
چهارخانه
لغتنامه دهخدا
چهارخانه . [ چ َ / چ ِ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) که خانه های چهارگانه داشته باشد. که نقش چهار گوشه و خانه های منظم (مربع) داشته باشد. شطرنجی : پارچه ٔ چهارخانه ؛ پارچه ای که خانه های مربعشکل داشته باشد.
-
گل حنائی
لغتنامه دهخدا
گل حنائی . [ گ ُ ح َ ] (ص نسبی مرکب ) نقشه ای از نقشه های قالی است .
-
عوقة
لغتنامه دهخدا
عوقة. [ ع َ وَ ق َ ] (اِخ ) محله ای است از محله های بصره . رجوع به معجم البلدان شود.
-
غطیف
لغتنامه دهخدا
غطیف . [ غ ُ طَ ] (اِخ ) کوره ای است از کوره های یمن . (از معجم البلدان ).
-
وایل
لغتنامه دهخدا
وایل . [ ] (اِخ ) قریه ای است در سه فرسخی سیستان . (از یادداشت های مرحوم دهخدا).
-
حصیرآباد
لغتنامه دهخدا
حصیرآباد. [ ح َ ] (اِخ ) نقطه ای در حومه ٔ آبادان که مردم در لانه های از حصیر ساخته سکونت دارند.