کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پل کش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پل ابریشم
لغتنامه دهخدا
پل ابریشم . [پ ُ ل ِ اَ ش َ ] (اِخ ) این نام در حبیب السیر (جزء 3 از ج 3 ص 217) آمده است و ظاهراً پلی است در نواحی خراسان . در آنندراج آمده است که آن پلی است در بسطام .
-
پل ابواسحاق
لغتنامه دهخدا
پل ابواسحاق . [ پ ُ ل ِ اَ اِ ] (اِخ ) نام پلی در تبریز. (ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 244).
-
پل اسبی
لغتنامه دهخدا
پل اسبی . [ پ ُ ل ِ اَ ] (اِخ ) نام محلی در دوراهی حرمک به زابل میان لوتک و پل محمدآباد در 104500گزی دوراهی حرمک .
-
پل امیل
لغتنامه دهخدا
پل امیل . [ پ ُ اِ ] (اِخ ) کنسول روم در 219 و 216 ق . م . که در نبرد کان بقتل رسید.
-
پل امیل
لغتنامه دهخدا
پل امیل . [ پ ُ اِ ] ملقب به لو ماسدونیک (مقدونی ). پسر پل امیل مذکور در فقره ٔ قبل . کنسول در 181 و 168 ق . م . و فاتح پرسه در پیدنا یکی از رؤسای گروه اشرف در روم . مولد بسال 230 و وفات در 160 ق . م .
-
پل اول
لغتنامه دهخدا
پل اول . [ پ ُ ل ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) امپراطور روسیه پسر کاترین دوم متولد در پطرسبورگ بسال 1754 م . وی از 1796 تا 1801 م . سلطنت کرد و بر اثر توطئه ٔ درباری کشته شد.
-
پل اول
لغتنامه دهخدا
پل اول .[ پ ُ ل ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) پاپ از سال 757 تا 767 م .
-
پل بالان
لغتنامه دهخدا
پل بالان . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) پلی و بندی است نزدیک هرات . گویند اسکندر، اول آن پل را ساخته و پس از آن هرات را بنا کرده است . این نام در حبیب السیر (چ طهران جزء 3 از ج 3 ص 254) بصورت بالیان آمده است و در موضع دیگر (جزء 2 از ج 3 ص 120) بصورت بالان .
-
پل بامیان
لغتنامه دهخدا
پل بامیان . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) نام پلی در غزنین قدیم . ابوالفضل بیهقی گوید : و این پل بامیان در آن روزگار (قبل از نهم رجب 422) بر این جمله نبود پلی بود قوی به ستونهای قوی برداشته ، و پشت آن استوار پوشیده ، کوتاه گونه ، و بر پشت آن دو رسته دکان برابر ...
-
پل برنجی
لغتنامه دهخدا
پل برنجی . [ پ ُ ل ِ ب ِ رِ ] (اِخ ) پل و قریه ای است در حومه ٔ شیراز و چهارفرسنگی جنوب شیراز. (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
پل بستل
لغتنامه دهخدا
پل بستل . [ پ ُ ل ِ ب َ ت َ ] (اِخ ) نام پلی که به امر شاه عباس بر اتجان رود شعبه ٔ رود طالار ساخته اند. (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد تألیف رابینو ص 43).
-
پل پترویچ
لغتنامه دهخدا
پل پترویچ .[ پ ُ پ ِ رُ وی ] (ِاخ ) نام یکی از امپراطوران روس پسر پتر سوم و کاترین دوم .مولد، 1754 م . آنگاه که پدر وی کاترین را طلاق گفت قصد کرد که پل را نیز از وراثت محروم کند لیکن چون بزودی درگذشت کاترین صاحب تخت و تاج شد لکن پسر خویش را به امور د...
-
پل پنجم
لغتنامه دهخدا
پل پنجم . [ پ ُ ل ِ پ َ ج ُ ] (اِخ ) بُرگز. پاپ از 1605 تا 1621م .بفرمان وی بنای کلیسای سن پیر را به پایان بردند.
-
پل تابان
لغتنامه دهخدا
پل تابان . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) نام پلی بر آب مرغاب در خراسان قدیم . (حبیب السیر جزء 3 از ج 3 ص 260 و 293).
-
پل تنگ
لغتنامه دهخدا
پل تنگ . [ پ ُ ل ِ ت َ ] (اِخ ) رجوع به قلعه ٔ پل تنگ شود.