کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پلیسه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پلیسه
لغتنامه دهخدا
پلیسه . [ پْلی / پ ِ س ِ ] (فرانسوی ، ص ) جامه یا خیاطت بانورد یعنی چین دار.
-
جستوجو در متن
-
کاظم آباد
لغتنامه دهخدا
کاظم آباد. [ ظِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 40هزارگزی جنوب الیگودرز کنار راه مالرو بلبله به خاک پلیسه . دارای 30 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).