کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پلنگانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پلنگانه
لغتنامه دهخدا
پلنگانه . [ پ َ ل َ ن َ / ن ِ ] (ق ، اِ) همانند پوست پلنگ یا به رنگ و مانند پوست پلنگ . ظاهراً عبایی صوفیان یا علما را بوده است : عبای پلنگانه در بر کنندبدخل حبش جامه ٔ زر کنند.سعدی (بوستان ).
-
جستوجو در متن
-
دخل
لغتنامه دهخدا
دخل . [ دَ ] (ع اِ) درآمد. (دهار) (مهذب الاسماء). آمد. (یادداشت مؤلف ). چیزی که حاصل شود از محاصل زمین و جز آن . ضد خرج . یقال : تری الفتیان کالنخل ما یدریک ماالدخل . (منتهی الارب ). سود. فایده . نفع. عایدی . وجهی که در نتیجه ٔشغل و کاری بدست آورند....