کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پستهاى كلیدى در دولت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دولت منزل
لغتنامه دهخدا
دولت منزل . [ دَ / دُو ل َ م َ زِ ] (اِ مرکب ) دولت سرا. دولت خانه . خانه ٔ دولت و سعادت و نعمت . || در زبان محاوره تعبیری به ادب از خانه ٔ کسی . دولت سرا. دولتخانه : دولت منزل کجاست ؟. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به دولت سرا و دولت خانه شود.
-
دولت سرا
لغتنامه دهخدا
دولت سرا. [ دَ / دُو ل َ س َ ] (اِ مرکب ) دولت سرای . خانه ٔ سعادت و دولت . سرای دولت . تعبیری ادب و احترام آمیز از کاخ شاهان . کوشک و بارگاه . (ناظم الاطباء). کاخ . قصر : خاصه در دولت سرایی کاندر او مدحت سراتنگ سیم آید و زو بیرون شود با تنگ سیم . سو...
-
دولت خان
لغتنامه دهخدا
دولت خان . [ دَ ل َ ] (اِخ ) دولت خان لودی . یازدهمین و آخرین از سلاطین تغلقیه هند (در سال 815 هَ .ق ). (یادداشت مؤلف ).
-
دولت اندیشی
لغتنامه دهخدا
دولت اندیشی . [ دَ / دُو ل َ اَ ] (حامص مرکب )صفت دولت اندیش . در اندیشه ٔ دولت بودن : به دامان گل کند از باغ بینش دولت اندیشی که پیش آید به کار دیگران از کاردانی ها. میرزا رضی دانش (از آنندراج ).و رجوع به دولت اندیش شود.
-
دولتگاه
لغتنامه دهخدا
دولتگاه . [ دَ ل َ ] (اِ مرکب ) دولتکده . دولت سرا. دولت منزل . بارگاه : فرود آمد به دولتگاه جمشیدچو در برج حمل تابنده خورشید. نظامی .و رجوع به دولت خانه و دولت سرا شود.
-
دولت خانه
لغتنامه دهخدا
دولت خانه . [ دَ ل َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ دولت و اقبال : ز دولت خانه ٔ این هفت فغفور سخن را تازه تر کردند منشور. نظامی .هر روز... دست اقبال در دولت خانه ٔ تازه بر وی می گشاد. (المضافات الی بدایعالازمان ص 2). || بارگاه و کوشک و خانه . (ناظم ا...
-
رمضانیه
لغتنامه دهخدا
رمضانیه . [ رَ م َ نی ی َ ] (اِخ ) نام دولت کوچکی است که در اوایل ظهور دولت عثمانی بر آطنه (ادنه ) و طرسوس و سیس حکومت داشته است . مؤسس این دولت ، رمضان پسر «یورکر» است . وی از جمله رؤسای ترکمانانی بود که در خدمت پدر ارطغرل غازی سلیمانشاه بود. این ...
-
زاپولیا
لغتنامه دهخدا
زاپولیا. (اِخ ) نام سیجموند پسر پرنس اردل ایساک زاپولی است ، وی نیز [ مانند پدرش ] تحت حمایت سلطان سلیمان خان ثانی بوده و محرمانه عهدنامه علیه دولت عثمانی با اتریش منعقد کرد. (قاموس الاعلام ترکی ). در دائرة المعارف بستانی آمده است : ژان زاپولی از قائ...
-
یامن
لغتنامه دهخدا
یامن . [ م ِ ] (چینی ، اِ) کلمه ٔ چینی به معنی دولت و حکومت ، خاصه دولت و حکومت چین در برابر دول خارجه . (یادداشت مؤلف ).
-
اهل دیوان
لغتنامه دهخدا
اهل دیوان . [ اَ ل ِ دی ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مشیر دولت و وزیر سلطنت . (آنندراج ). دیوانی . مستخدم دیوان . کسی که در دستگاه دولت وظیفه ای دارد.
-
دولت پرست
لغتنامه دهخدا
دولت پرست . [ دَ / دُو ل َ پ َ رَ ] (نف مرکب ) که سلطه و اقتدار را بپرستد. که در جستجوی سعادت و دولت است . دولتخواه : زنده بود طالع دولت پرست بنده ٔ دولت شو هر جا که هست .نظامی .و گرچون مقبلان دولت پرستی طمع را میل درکش بازرستی . نظامی .بدین تخت و ای...
-
دیودوتوس
لغتنامه دهخدا
دیودوتوس . [ ی ُ دُ ] (اِخ ) والی یونانی باکتریا، که در زمان آنتیوخوس دوم بشورید (حدود 255 ق .م .) و از دولت سلوکی جدا شد و دولت مستقل باکتریا را تشکیل داد. این دولت سرانجام بتصرف اشکانیان درآمد. (دائرة المعارف فارسی ).
-
باغ دولت آباد
لغتنامه دهخدا
باغ دولت آباد. [ غ ِ دَ ل َ ] (اِخ ) نام باغی به حدود یزد : شجاع السلطنه (پسر فتحعلی شاه قاجار) با سواران جرار خراسانی بظاهر یزد رسید و در باغ دولت آباد نزول کرد. (حاشیه ٔ تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص 379).
-
بهیة
لغتنامه دهخدا
بهیة. [ ب َ هی ی َ ] (ع ص ) تأنیث بهی . (آنندراج ). مؤنث بهی ، یقال امراءة بهیة. (ناظم الاطباء). || روشن و تابان . (آنندراج ) (غیاث ). || لقبی است که در وزارت خارجه به دولت روس میدادند: دولت بهیه ٔ روس ، مانند سنیه برای دولت انگلیس . (یادداشت بخط م...
-
ناپاتا
لغتنامه دهخدا
ناپاتا. (اِخ ) دولتی بود از نژاد سیاه پوستان افریقا، واقع در نوبی (در جنوب مصر). دولت ناپاتا با دولت هخامنشی معاصر بود و در تمدن هخامنشیان جزئی سهمی داشت . رجوع به ایران باستان ج 1 ص 40 شود.