کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرچم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرچم
لغتنامه دهخدا
پرچم . [ ] (اِخ ) موضعی است در شمال غربی هارون آباد در حوالی زنجان .
-
پرچم
لغتنامه دهخدا
پرچم . [ پ َ چ َ ] (اِ) چیزی باشد سیاه و مدوّر که بر گردن نیزه و علم بندند. (برهان ). علاقه ٔ علم . ابریشم و موی اسب یا دم گاوی که بر گردن علم بندند. (از فرهنگی خطی ). و علی الظاهر رشته هائی سیاه و یا دم گاو و یا دُم غژغاو بود که در زیر سنان علم یا ن...
-
واژههای مشابه
-
طاس پرچم
لغتنامه دهخدا
طاس پرچم . [ س ِ پ َ چ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قبه ای که پرچم علم بر آن نصب میشود. (شرح دیوان خاقانی ) : طاس زرین کش آفتاب آساکآفتاب است طاس پرچم صبح .خاقانی .
-
طاسک پرچم
لغتنامه دهخدا
طاسک پرچم . [ س َ ک ِ پ َ چ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به طاس پرچم شود : ای ظفر مرکب ترا همراه طاسک پرچم تو قبه ٔ ماه . سیف اسفرنگ .کاسه ای کز سر بدخواه تو پر سودا بودزود باشد که ترا طاسک پرچم گردد. امامی هروی .دولت تو هر کجا زد علم کبریاطاسک ...
-
جستوجو در متن
-
تترادینام
لغتنامه دهخدا
تترادینام . [ ت ِ ] (اِ) چهار پرچم طویل از شش پرچم تیره ٔ کلم را نامند: نباتات تیره ٔ کلم دارای شش پرچم اند و چهار پرچم آنها طویلتر از دو پرچم میباشد و تترادینام نامیده میشود. (گیاه شناسی حبیب اﷲ ثابتی ص 413).
-
برچم
لغتنامه دهخدا
برچم . [ ب َ چ َ ] (اِ) پرچم . (ناظم الاطباء). رجوع به پرچم شود.
-
هفت بام
لغتنامه دهخدا
هفت بام . [ هََ ] (اِ مرکب ) کنایت از هفت آسمان است . هفت فلک . هفت خراس . هفت ایوان : بر طره ٔ هفت بام عالم نه طاس بهشته ای نه پرچم .نظامی .
-
غژقاو
لغتنامه دهخدا
غژقاو. [ غ َ ] (اِ مرکب ) کاکل پریشان . (فرهنگ میرزا ابراهیم ) (فرهنگ شعوری ورق 184 الف ). مصحف غژغاو یا غژگاو است . || پرچم . (فرهنگ میرزا ابراهیم ) (فرهنگ شعوری ورق 184 الف ). موی گاو تبتی یا خطایی . رجوع به غژغا و پرچم و گاو خطایی شود.
-
تحت السلاح
لغتنامه دهخدا
تحت السلاح . [ ت َ تَس ْ / تُس ْ س ِ ] (از ع ، ص مرکب ، اِ مرکب ) زیر اسلحه . سپاهی حاضر خدمت . سپاهی مشغول خدمت نظام . در تداول ارتش ، زیر پرچم . - دوره ٔ خدمت تحت السلاح ؛ دوره ٔ خدمت زیر پرچم . مدتی که سرباز به فراگرفتن آموزشهای سربازی مشغول است ...
-
غرابگون
لغتنامه دهخدا
غرابگون . [ غ ُ ] (ص مرکب ) سیاهرنگ : رایت شه تذرووش لیک عقاب حمله برپرچم شه غرابگون لیک همای معرکه .خاقانی .
-
حذیفة
لغتنامه دهخدا
حذیفة. [ ح ُ ذَ ف َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ، مکنی به ابی مریم . پرچم دار بنی ازددر یوم رستم بوده است . رجوع به عقد الفرید چ محمد سعید عریان ج 3 ص 335 شود.
-
طاس زرین
لغتنامه دهخدا
طاس زرین . [ س ِ زَرْ ری ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )کنایه از ساغر می . (شرح دیوان خاقانی ) : طاس زرین کش آفتاب آساکآفتاب است طاس پرچم صبح .خاقانی .
-
خاتون صبح
لغتنامه دهخدا
خاتون صبح . [ ن ِ ص ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خورشید است : بر سر بیرق بلاف پرچم گوید منم طره ٔ خاتون صبح بر تُتق روزگار.عماد عزیزی (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).