کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرپره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرپره
لغتنامه دهخدا
پرپره . [ پ َ پ َ رَ / رِ / پ ِ پ ِ رَ / رِ ] (اِ) پاره . پول . تنک ریزه . فلوس . فلوس کوچک بسیارتنک بغایت ریزه . (برهان ). پشیز. (رشیدی ) (جهانگیری ). و بعضی بمعنی دینار گفته اند. (رشیدی ) : درست گشت که خورشید در خزانه ٔ توقراضه ای است دغل بر مثال پ...
-
جستوجو در متن
-
درست گشتن
لغتنامه دهخدا
درست گشتن . [ دُ رُ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) درست گردیدن . درست شدن . ساخته شدن . || ترمیم شدن . بصورت نخست درآمدن : به گودرز گفتند کاین کار تست شکسته به دست تو گردد درست . فردوسی . || یقین شدن . محقق شدن . محقق آمدن . ثابت گشتن . بصحت پیوستن . مدلل گردی...
-
دغل
لغتنامه دهخدا
دغل . [ دَ غ َ ] (اِ) مکر و حیله . (برهان ) (غیاث ). حیله و ناراستی ، و با لفظ کردن مستعمل است . (از آنندراج ) : اما به هر چه ایشان را دست در خواهد شد از مکر و دغل ... هیچ باقی نخواهند گذاشت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 599). قومش بدو آویختند و از دغل بتر...