کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرآسیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرآسیب
لغتنامه دهخدا
پرآسیب . [ پ ُ ] (ص مرکب ) پردرد و رنج .
-
جستوجو در متن
-
پرآفت
لغتنامه دهخدا
پرآفت . [ پ ُ ف َ ] (ص مرکب ) پرآسیب . پرعاهت . پرعلّت . پربلا. پربلیّه . پرضرر. پرآکفت .
-
پربلا
لغتنامه دهخدا
پربلا. [ پ ُ ب َ ] (ص مرکب ) پرآسیب . پرآفت : همی گفت کامشب شبی پربلاست اگر نام گیریم از ایدر سزاست .فردوسی .
-
پرگزند
لغتنامه دهخدا
پرگزند. [ پ ُ گ َ زَ ] (ص مرکب ) پرزیان . پرضرر. بسیارغم . بسیاراندوه . پرآسیب . بلا : همان پرگزندان که نزد تواَندکه تیره شبان اورمزد تواَندهمی داد خواهند تختت ببادبدان تا نباشی بگیتی تو شاد. فردوسی .بفرمود [ هرمز پسر نوشروان ] تا نامه ٔ پندمندنبشتند...
-
ناسودمند
لغتنامه دهخدا
ناسودمند. [ م َ ] (ص مرکب ) بی فایده . بیهوده . بی حاصل . بی سود. بی اثر : بدان دشت چه گرگ و چه گوسفندچو باشند بیکار و ناسودمند. فردوسی .که گستهم و بندوی را کرده بندبه زندان کشیدند ناسودمند. فردوسی .که ازبهر من دل نداری نژندنکوشی به فریاد ناسودمند. ن...
-
هاتف
لغتنامه دهخدا
هاتف . [ ت ِ ] (اِخ ) سیداحمد اصفهانی که هاتف تخلص یافت نسباً از سادات حسینی است . اصل خاندان او چنانکه از تذکره ها برمی آید از قصبه ٔ اردوباد آذربایجان بوده که در زمان پادشاهان صفوی از آن سامان به اصفهان آمده و در این شهر مسکن گزیده اند. هاتف در نیم...