کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پخل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پخل
لغتنامه دهخدا
پخل . [ پ ُ ] (اِ) پَرپَهن . فَرفَخ . خرفه . بقلةالحمقاء. رجله .
-
واژههای مشابه
-
فتح آباد پخل
لغتنامه دهخدا
فتح آباد پخل . [ ف َ دِ پ ُ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریونه ٔ شهرستان نیشابور که در 18 هزارگزی جنوب نیشابور قرار دارد. جایی شوره زار، گرمسیر و دارای 77 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری اس...