کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاکوتاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاکوتاه
لغتنامه دهخدا
پاکوتاه . (ص مرکب ) (در حیوانات ) آنها که پای کوتاه دارند چون گوسفند و گاو و جز آنها مقابل پابلند.
-
جستوجو در متن
-
بید علفی
لغتنامه دهخدا
بید علفی . [ دِ ع َ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بید پاکوتاه . صفصاف صغیر. (واژه نامه ٔ گیاهی ص 162).
-
لادن
لغتنامه دهخدا
لادن . [ دَ ] (اِ) در معنی امروزی لادن نام قسمی گل است از خانواده ٔ تروپئولاسه . دارای ساقه ٔ نازک و خزنده و برگهای گرد و گلهای کم پر یا پرپَر زرد؛ نارنجی یا قرمز ودورنگ . رقمهایش عبارتند از لادن پاکوتاه که در ایران بسیار است و لادن پرپر و لادن گل در...
-
درازپا
لغتنامه دهخدا
درازپا. [ دِ ] (ص مرکب ) درازپای .آنکه پای دراز دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا). که پای طویل دارد. مقابل کوتاه پا: اَسَطّ، خَجَوجاء، خَجَوجی ̍ و شَحْوَل ؛ مرد درازپای . شَجَوجی ̍؛ مرد بسیار درازپای کوتاه پشت . (منتهی الارب ). شَرجَب ؛ درازپای بزرگ استخوا...
-
مرغ
لغتنامه دهخدا
مرغ . [ م ُ ] (اِ) مطلق پرندگان ، و عربان آن را طیر خوانند. (از برهان ). هر طائر که بال و پر و منقار دارد. (غیاث ). مطلق طایر را گویند سوای کرمهای پردار و قدری جثه هم داشته باشد و همچنین مور پردار را مرغ نگویند و پر شرط نیست و لهذا خفاش را که پرواز ا...