کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پالانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پالانه
لغتنامه دهخدا
پالانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) در اصطلاح بنائی یک طبقه از خشت بر روی آجر تیغه ٔ سقف . || مخارجه ای که بر بالای خانه سازند. (برهان ) : عمارات حاجی و پالانه هاش همی برد و می کرد یکسر خراب . سلمان ساوجی .ستاوند. ستناوند.استوناوند.
-
جستوجو در متن
-
بالکن
لغتنامه دهخدا
بالکن . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) پالگانه . (لغات فرهنگستان ). بالکانه . مهتابی . ایوانچه . خروجی . پالانه . روشن . (یادداشت مؤلف ). پیش آمدگی در طبقه ٔ دوم هر ساختمان که معمولاً بداخل اطاق راه دارد و در حکم یک راهرو کم پهنا در جلو اطاق و سایبانی برای ...