کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پالاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پالاس
لغتنامه دهخدا
پالاس . (اِ) شعوری بدان معنی پلاس یعنی گلیم و نمد و جل و کهنه داده است و ظاهراً این صورت ، لفظ ترکی پلاس فارسی است . و رجوع به نرم دار شود.
-
پالاس
لغتنامه دهخدا
پالاس . (اِخ ) پسر اِواندر و او بنابرقول ویرژیلیوس بدست تورنوس پادشاه قوم روتولی که در لاسیوم میزیستند کشته شد و اِنِئاس انتقام وی بستد. (تمدن قدیم ).
-
پالاس
لغتنامه دهخدا
پالاس . (اِخ ) پیتر سیمون . طبیعی دان آلمانی . مولد برلین 1741م .1153/ هَ . ق . و وفات 1811م .1225/ هَ . ق . وی در اورال ، دریای خزر، آلتائی و چین سیاحت و بسیاری اکتشافات علمی کرده و او را کتابهای چند است .
-
پالاس
لغتنامه دهخدا
پالاس . (اِخ ) یکی از نامهای می نرو الهه ٔ جنگ .
-
پالاس
لغتنامه دهخدا
پالاس . (اِخ ) یکی از مقربین (کلود) امپراطور روم که او برای ازدواج با اگری پین کلود، مخدوم خویش را مسموم ساخت .
-
جستوجو در متن
-
اخلامور
لغتنامه دهخدا
اخلامور. [ اَ ] (اِ) زیرفون . نرمدار. گاوکُهُل . پالاد. پالاس . رجوع به زیرفون شود.
-
گولداسمیت
لغتنامه دهخدا
گولداسمیت . [ گُل ْ اِ ] (اِخ ) نویسنده ٔ انگلیسی است که در پالاس مور (ایرلند) به سال 1728 متولد شده و به سال 1774 فوت کرده ، داستان ویکر دو واکفیلد که داستان زندگی خانوادگی و زائیده ٔ احساسات او است ، از آثار این نویسنده میباشد.
-
نرمدار
لغتنامه دهخدا
نرمدار. [ ن َ ] (اِ) زیرفون . نرمدار نامی است که در نور و گرگان و مازندران به درخت زیرفون دهند. (یادداشت مؤلف ). عذار. کپ . گاو کهل . پالاد. پالاس . کدر. کدار.کیو. (از درختان جنگلی ص 179). رجوع به نمدار شود.
-
پالادیوم
لغتنامه دهخدا
پالادیوم . (اِخ ) مجسمه ٔ چوبین پالاس که بنابر اساطیر یونانی طالع شهر ترواده بحفظ آن منوط بود و اولیس و دیومد به ربودن آن دست یافتند. و بروایتی دیگر اِنه آنرا هنگام آتش سوزی ترواده به ایتالیا برد.
-
نمدار
لغتنامه دهخدا
نمدار. [ ن َ ] (نف مرکب ) مرطوب . دارای تری اندک . (ناظم الاطباء). نمگن . || (اِ مرکب ) درختی است از انواع زیزفون که در جنگل های شمال ایران فراوان است و نام محلی آن پالاد و پالاس است . رجوع به جنگل شناسی ج 6 ص 127 شود.
-
اژه
لغتنامه دهخدا
اژه . [ اِ ژِ ] (اِخ ) پسر پاندیُن پادشاه اثینه . برادرزادگان وی ، پالانتیدها (پسران پالاس ) وی را از تاج و تخت برکنار کردند، ولی اژه بیاری فرزند خود تِزِه بر آنان غلبه کرد و بتاج و تخت خود بازرسید. وی چون بخطا چنین پنداشت که مینتور تزه را بلعیده ، خ...
-
استروزی
لغتنامه دهخدا
استروزی . [ اِ رُزْ زی ] (اِخ ) نام یکی از خاندانهای باستانی فلورانس . ریاست جمهور شهر مذکور با اعضای این خانواده بود و بعض آنان در امور سیاست و لشکرکشی و ترویج علوم و فنون شهرت بسزائی یافته اند. || استروزی (پالاس ). یکی از افراد خاندان استروزی ، مول...
-
بوتیه
لغتنامه دهخدا
بوتیه . [ ی َ ] (اِ) نام گیاهی است از تیره ٔ پروانه واران ، جزو دسته ٔ لوبیاها ، که بعضی از گونه هایش بشکل درخت و بعضی بشکل گیاهان بالارونده میباشند.اصلش از هندوستان است . از این گیاه ، صمغی قرمزرنگ خارج میشود که در ناخوشیهای جهاز هاضمه و همچنین بعنو...
-
زیرفون
لغتنامه دهخدا
زیرفون . (اِ) نوعی از درخت سنجد است و آنرا ثمر و میوه نمی باشد و بیشتر در دمشق [ یافت ] میشود. سرد و خشک است و در قابضات بکار برند. (برهان ) (آنندراج ). محرف زیزفون . (فرهنگ فارسی معین ). درختی بی بار و شبیه به درخت سنجد و یا درختی که به لاتینی تیلیا...