کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاریس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاریس
لغتنامه دهخدا
پاریس . (اِخ ) (پُلَن ) محقق فرانسوی که تتبعات او در ادبیات قرون وسطی فرانسه مایه ٔ شهرت او شده است مولد بسال 1800م ./ 1214 هَ . ق . و وفات در سنه ٔ 1881م ./ 1295 هَ . ق .
-
پاریس
لغتنامه دهخدا
پاریس . (اِخ ) شهر معروف و پایتخت کشور فرانسه بر ساحل رود سِن بفاصله ٔ قلیلی از ملتقای سِن با مارن ، کرسی ایالت سِن و مرکز حکومت فرانسه و اسقف نشین آن . دارای دیوان کشور و انستیتو. ادارات و وزارتخانه های فرانسه در آنجا متمرکز است و مرکز تلاقی کلیه ٔ ...
-
پاریس
لغتنامه دهخدا
پاریس . (اِخ ) پسر دوم پریام و هِکُوب شوهر ادنون و فریبنده ٔ هِلن زن مِه نِه لاس و بنابر اساطیر یونانی اوست که سیب نفاق را به وِنوس دادو موجب کینه ٔ ژونون و می نرو نسبت به شهر تروا شد.
-
پاریس
لغتنامه دهخدا
پاریس . (اِخ ) فرانسوا دُ.کشیش ژانسنیست (پیرو ژان سینوس ) که با اعمال عجیب وخارق العاده ای که کنوولسیونرها بر مزار او در قبرستان سن مِنار انجام می کردند شهرت یافته است . مولد بسال 1690م .1017/ هَ . ق . و وفات در 1727م .1139/ هَ . ق .
-
پاریس
لغتنامه دهخدا
پاریس . (اِخ ) فرانسوا ادمُن . امیرالبحر و دانشمند فرانسوی . مولد بسال 1806م ./ 1220هَ . ق . در برِست و وفات در 1893م ./ 1310 هَ . ق .
-
پاریس
لغتنامه دهخدا
پاریس . (اِخ ) گاستون . پسر پُلَن پاریس دانشمند فقه اللغه که او را نیز مانند پدر آثار مهمی در باب شعر قرون وسطی است . مولد در آوِنَه بسال 1839م .1254/ هَ . ق . و وفات در 1903م .1320/ هَ . ق .
-
پاریس
لغتنامه دهخدا
پاریس . (اِخ ) ماتی یو. کشیش انگلیسی از پیروان سن بنوا. وی مؤلف «وقایعنامه ٔ بزرگ انگلستان » است . وفات بسال 1259م ./ 656 هَ . ق .
-
واژههای مشابه
-
سبز پاریس
لغتنامه دهخدا
سبز پاریس . [ س َ زِ ] (اِ مرکب ) گردی سبزرنگ است برای دفع حشرات و آن را در کارخانه ٔ شیمیائی کرج تهیه می کنند. (مؤلف ).
-
انجمن آسیایی پاریس
لغتنامه دهخدا
انجمن آسیایی پاریس . [ اَ ج ُ م َن ِ ی ِ ] (اِخ ) انجمنی است مرکب از شرق شناسان فرانسوی و غیر فرانسوی که به سال 1822 م . در پاریس تشکیل شده و بتحقیقات مربوط بزبانها و لهجه ها، تاریخ ، جغرافی و علوم مربوط بآسیا می پردازد و مجله ای شامل مباحث مذکور منت...
-
جستوجو در متن
-
باریس
لغتنامه دهخدا
باریس . (اِخ ) معرب پاریس . رجوع به پاریس شود.
-
لاموانیون
لغتنامه دهخدا
لاموانیون . [ ی ُ ] (اِخ ) گیوم دو. قاضی منورالفکر و رئیس دادگاههای پاریس . مولد پاریس (1617-1677 م .).
-
پاسی
لغتنامه دهخدا
پاسی . (اِخ ) بلوکی از ناحیه ٔ قدیم پاریس که در سال 1860م .1276/ هَ . ق . ضمیمه ٔ پاریس شد.
-
لوتس
لغتنامه دهخدا
لوتس . [ ت ِ ] (اِخ ) نام باستانی شهر پاریس .