کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاری
لغتنامه دهخدا
پاری . (اِ) مددکار که در کار کسی مردانه درآید. (غیاث اللغات ).
-
پاری
لغتنامه دهخدا
پاری . (اِخ ) ویلیام ادوار. دریانورد انگلیسی . مولد بسال 1790 م . مطابق با 1204 هَ . ق . در باث و وفات در سنه ٔ 1855م . مطابق با 1271 هَ . ق . وی اکتشافات جغرافیائی بسیاری در نواحی شمالی کرد و از آن جمله جزیره ٔ ملویل و تنگه ٔ ولینگتون را او کشف کرده...
-
پاری
لغتنامه دهخدا
پاری . (اِخ ) لوئی فیلیپ آلبر دُرلِئان کنت دُ. نواده ٔ لوئی فیلیپ پادشاه فرانسه مولد او پاریس بسال 1838م .1253/ هَ . ق . و وفات در سنه ٔ 1894م .1311/ هَ . ق .
-
واژههای مشابه
-
سالسه پاری
لغتنامه دهخدا
سالسه پاری . [ س ِ ] (فرانسوی ، اِ) یا عشبه ، از تیره ٔ لی لیاسه . قسمت قابل مصرف آن ریشه است و مواد مؤثره ٔ آن کمی اسانس و رزین و سارساساپونین و موارد استعمال آن عصاره ، عصاره ٔ مایع، تیزان سالسه پاری ، شربت سالسه پاری مرکب است . (کارآموزی داروسازی...
-
پاری دوورنه
لغتنامه دهخدا
پاری دوورنه . [ وِ ن ِ ] (اِخ ) ژوزف . متخصص امور مالی فرانسوی مولد 1684م ./ 1095 هَ . ق . و وفات بسال 1770م .1183/ هَ . ق . وی مشهورترین برادران پاری است .
-
پاری نی
لغتنامه دهخدا
پاری نی . (اِخ ) ژزف . شاعر غزلسرای ایتالیائی مولد او بوسی زیو بسال 1729م ./ 1141 هَ . ق . و وفات در 1799م ./ 1213 هَ . ق . وی اشعاری روان و دل انگیز دارد.
-
جستوجو در متن
-
مانوئل
لغتنامه دهخدا
مانوئل . [ ءِ ] (اِخ ) پیر-لوئی . سیاستمدار فرانسوی (1751-1793) و از نمایندگان عمومی کمون پاری-س بود. وی با اعدام لوئی شانزدهم مخالفت کردو به همین علت با گیوتین اعدام گردید. (از لاروس ).
-
بی ریشی
لغتنامه دهخدا
بی ریشی . (حامص مرکب ) حالت و کیفیت بی ریش . || امردی . (یادداشت مؤلف ) : پار با من لاف بی ریشی زدی و خوش زدی گر بحسن امسال چون پاری فزون از پار زن . سوزنی .رجوع به بی ریش شود.
-
گل رشتی
لغتنامه دهخدا
گل رشتی . [ گ ُ ل ِ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام آن روزپال از تیره ٔ روزاسه و قسمت قابل مصرف آن گلبرگ است و ماده ٔ مؤثره ٔ آن تانن و اسانس .موارد استعمال آن گلبرگ تازه ، گلاب ، گلبرگ خشک و شربت سالسه پاری مرکب است . (کارآموزی داروسازی ص 197).
-
گل گاوزبان
لغتنامه دهخدا
گل گاوزبان . [ گ ُ ل ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلی است مخصوص به گیاهی که برگ آن مانند زبان گاواست و گل آن به گل گاوزبان مشهور است و آنرا به فرنگی بوراش نامند و از تیره ٔ بوراژیناسه میباشد و قسمت قابل مصرف آن گل و مواد مؤثره به نام موسیلاژ نیتر...
-
پار
لغتنامه دهخدا
پار. (اِ) سال پیش . سال گذشته . عام اول . عام ماضی . (مهذب الاسماء). پارسال . سالی که بی فاصله پیش از امسال است . سنه ٔ ماضیه : بدو گفت گرسیوزای شهریارسیاوش از آن شد که دیدی تو پار. فردوسی .خدایگانا غزوی بزرگ آمد پیش ترا فریضه تر است این ز غزو کردن پ...
-
اردو
لغتنامه دهخدا
اردو. [ اُ ] (ترکی ، اِ) (زبان ...) نام زبانی که اکنون در پاکستان و هندوستان رایج است . اساس این زبان مختلط است . السنه ٔ هند و آریائی و فارسی هیچیک نمیتوانند ایجاد زبان مزبور را بخود منحصر دانند. از جهت لغات و صرف و نحو، اردو از این دو زبان استفاده ...