کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پارَک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پارک
لغتنامه دهخدا
پارک . (اِخ ) مونگو. جهانگرد و رحاله ٔ اسکاتلندی . وی دو بار به قصد اکتشافات جغرافیائی به افریقا سفر کرد و در نیژِر درگذشت . ولادت او بسال 1771م ./ 1184 هَ . ق . و وفاتش در سنه ٔ 1805م ./ 1219 هَ . ق . بوده است .
-
پارک
لغتنامه دهخدا
پارک . (اِخ ) کرسی پادوکاله از ناحیه ٔ آرّاس دارای 670 تن سکنه است .
-
پارک
لغتنامه دهخدا
پارک . (اِخ ) نام قناتی است در ملایر.
-
پارک
لغتنامه دهخدا
پارک . (فرانسوی ، اِ) باغ وسیع پردرخت که گردش و شکار و جز آن را بکار است : پارک مخبرالدوله . پارک اتابک . پارک امین الدوله .
-
پارک ملی یلوستون
لغتنامه دهخدا
پارک ملی یلوستون . [ ک ِ م ِل ْ لی ی ِ ل ُ ت ُ ] (اِخ ) ناحیه ای از اتازونی در شمال غربی ویومینگ .
-
واژههای همآوا
-
پارک
لغتنامه دهخدا
پارک . (اِخ ) مونگو. جهانگرد و رحاله ٔ اسکاتلندی . وی دو بار به قصد اکتشافات جغرافیائی به افریقا سفر کرد و در نیژِر درگذشت . ولادت او بسال 1771م ./ 1184 هَ . ق . و وفاتش در سنه ٔ 1805م ./ 1219 هَ . ق . بوده است .
-
پارک
لغتنامه دهخدا
پارک . (اِخ ) کرسی پادوکاله از ناحیه ٔ آرّاس دارای 670 تن سکنه است .
-
پارک
لغتنامه دهخدا
پارک . (اِخ ) نام قناتی است در ملایر.
-
پارک
لغتنامه دهخدا
پارک . (فرانسوی ، اِ) باغ وسیع پردرخت که گردش و شکار و جز آن را بکار است : پارک مخبرالدوله . پارک اتابک . پارک امین الدوله .
-
جستوجو در متن
-
لاکزیس
لغتنامه دهخدا
لاکزیس . [ ک ِ ] (اِخ ) یکی از سه «پارک » موکل بر مقدرات .
-
سنگلج
لغتنامه دهخدا
سنگلج . [ س َ گ ِ ل َ ] (اِخ ) نام محله ای بود در تهران .پارک فعلی شهر تهران بجای آن محلت ساخته شده است .
-
سلا
لغتنامه دهخدا
سلا. [ س َ ] (ع اِ) پوستی که بر روی بچه هنگام زادن درکشیده شده است و به فارسی پارک گویند. ج ، اَسلاء. (ناظم الاطباء). سلی بالقصر. (منتهی الارب ). آن پوست که با بچه بیرون آید در وقت زادن . (مهذب الاسماء نسخه خطی ). رجوع به سلی شود.
-
اسنیک ریور
لغتنامه دهخدا
اسنیک ریور. [ اِ ن ِ وِ ] (اِخ ) لوِی رودخانه ای در ممالک متحده ٔ آمریکا، شعبه ٔ سولومییا. این رود از پارک ملی سرچشمه میگیرد. طول مسیر آن 1500 گز است .