کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ویوگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ویوگ
لغتنامه دهخدا
ویوگ . [ وَ یو ] (اِ) عروس . بیوگ . بیو. ویو. (حاشیه ٔ برهان چ معین ) : که جاوید این سرا آراسته بادپر از شادی و ناز و خواسته باددر او خرم ویوگان و خسوران عروسان دختران داماد پوران .(ویس و رامین ).
-
جستوجو در متن
-
ویوک
لغتنامه دهخدا
ویوک . [ وَ یو ] (اِ) ویوگ . رجوع به ویوگ شود. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
-
ویو
لغتنامه دهخدا
ویو. [ وَ / وِ ] (اِ) عروس است که زن داماد باشد. (برهان ). بیو. بیوگ . ویوگ .